چکیده:
زندگی انبیاء الاهی آن گونه که در کتاب های مقدس، روایات و قصص به تصویر کشیده شده، همواره زمین های مساعد برای بیان اندیشه ها و مضامین عرفانی بوده است. جیلی که خود از شاگردان مکتب عرفانی ابن عربی است به زندگی انبیاء الاهی از جمله موسی و عیسی (ع) نظر داشته، به تاویل و تطبیق آیات، روایات و حوادث زندگی آنان با حوادث نفسانی پرداخته است. جیلی در مجموع مباحث خود درباره زندگی موسی، بر فنای نفس بشری، حقیقت واحد الاهی، رفع دو گانگی و دوئی در نسبت وجود حقی و خلقی و در نهایت بر وحدت انسان کامل با خداوند تاکید دارد. او تورات را از تجلیات اسماء صفاتیه حق و انجیل را از تجلیات اسماء ذات می داند. خداوند تورات را در نه لوح بر موسی نازل کرد و او مامور به ابلاغ هفت لوح بود و دو بود در حوزه تبلیغ موسوی قرار نداشت، بلکه متعلق به عیسی بود و « قدرت و ربوبیت » لوح پایانی که لوح از سوی عیسی بود که موجب شد قوم عیسی به تثلیث قائل شوند و به « قدرت و ربوبیت » همین ابلاغ الواح قول جیلی و ابن عربی به گمراهی (ضلال) و خطا (اعتقاد نادرست) بیافتند. جیلی بر این باور است که انجیل ظاهری دارد و باطنی. ظاهر انجیل عبارات آغازین انجیل است که به نام است. قوم عیسی ظاهر این « بسم الله الرحمن الرحیم » شروع می شود، همچنان که اول قرآن « اب، ام و ابن » کلام را گرفتند و آن را بر عیسی، مریم و روح تطبیق دادند و از حقیقت انجیل که ظهور حضرت حق را در خلق و قیام ناموس لاهوتی را در وجود ناسوتی نشان می دهد غفلت کردند و به تجسیم و حصر منتهی شدند.
The life of the prophets، as described in religious texts، was always an intersting subject of mystical thinking. Jīlī، who was a student of Ibn Arabī’s mystical school، studied the life of the divine prophets such as Moses and Jesus، which were revealed in Quranic verses and with allegorical interpretation he compared these stories with mental attitudes. Considering Moses’ life، Jīlī emphasizes the annihilation of human soul، unique truth of divinity، unveiling of duality in Divine creative being and at last the union of perfect man with God. He believes that Torah was the manifestation of qualitative names of God، while Gospel was the manifestation of essential name of God. God revealed Torah to Moses in nine tablets. He was permitted to preach seven tablets، but the other two tablets which were ''Power and Lordship''، belonged to Jesus. Jesus preached these two tablets to his people and as a result his people believed in Trinity and went astray. Jīlī believes that Gospel has esoteric and exoteric characteristics. According to him، the beginning verse of the Gospel، i.e. In the name of Father، Mother and Son، are the exoteric one. It could be compared with the beginning verse of Quarn، i.e. In the name of Allah، Most Beneficent، Most Merciful. The people of Jesus only comprehended the exoteric meaning of the verse and identified it with Spirit، Mary and Jesus. They ignored the esoteric meaning of the Gospel، that is the appearance of God in creation and the manifestation of divine names in bodily beings. Therefore they believed in anthropomorphism and restriction of the Infinite.
خلاصه ماشینی:
جیلی در مجموع مباحث خود دربارٔە زندگی موسی ، بر فنای نفس بشری ، حقیقت واحد الاهی ، رفع دو گانگی و دوئی در نسبت وجود حقی و خلقی و در نهایت بر وحدت انسان کامل با خداوند تاکید دارد.
خداوند تورات را در نه لوح بر موسی نازل کرد و او مامور به ابلاغ هفت لوح بود و دو لوح پایانی که لوح «قدرت و ربوبیت » بود در حوزه تبلیغ موسوی قرار نداشت ، بلکه متعلق به عیسی بود و همین ابلاغ الواح «قدرت و ربوبیت » از سوی عیسی بود که موجب شد قوم عیسی به تثلیث قائل شوند و به قول جیلی و ابن عربی به گمراهی (ضلال ) و خطا (اعتقاد نادرست ) بیافتند.
جیلی در مباحث خود عناوین مستقلی دربارٔە انبیائی چون موسی و عیسی ندارد اما در ذیل عناوینی چون تورات، انجیل ، قرآن ، کوه طور، و شرح مراتب هستی و برخی اصطلاحات عرفانی ، به برخی از جنبه های زندگی انبیاء و شخصیت الاهی آنان که خود انسان های کامل اند پرداخته است و در این راه از تعابیر رمزی و تاویلات عرفانی نیز بهره می گیرد.
از این رو، عیسی از خداوند می خواهد قوم او را در انتساب رب به عیسی ، ام و روح القدس معذور دارد چرا که اگر آنان به راه کفر رفتند و دچار خطا شدند، بدان سبب بود که آنچه بر آنها ابلاغ کردم امر و فرمان تو بود («ما قلت لهم الا ما امرتنی به ٢»)، یعنی همانی بود که در انجیل و در آغاز آن ، «بسم الاب و الام و الابن »، آمده است .