چکیده:
بحث تاثیرپذیری ادیان از یکدیگر همواره از موضوعات مورد توجه دین پژوهان بوده است. در این میان، برخی از دین شناسان و تاریخ دانان ادیان، باورهای ایرانی را سرچشمه بسیاری از اینگونه تاثیرات به شمار آورده اند. یکی از نظریه های مهم این گروه از دانشمندان باور به تاثیرگذاری باورهای ایرانی بر دین یهود، و از آن طریق بر دو دین مسیحیت و اسلام است. درحالیکه بسیاری از پژوهشگران برای چنین نظری شواهد و قرائن متعددی ذکر می کنند، برخی دیگر چنین نظری را نپذیرفته اند و به دنبال یافتن سرچشمه های دیگری برای باورهای موجود در دین هایی نظیر یهودیت و مسیحیت اند. یکی از گونه های مهم ادبیات دینی یهودی و مسیحی ادبیات مکاشفه ای است. این ادبیات که آغاز پیدایش آن به دوره معبد دوم باز می گردد، مفاهیم و آموزه های جالب توجه و در عین حال نویی را در خود دارد. برخی از این آموزه ها را می توان بیش و کم در کتاب مقدس و سنت دینی یهودی- مسیحی پیدا کرد، اما برخی از آنها یا به کلی جدیداند و یا به مراتب نسبت به خاستگاه های کتاب مقدسی خود تغییر یافته اند. برای نمونه می توان به آموزه هایی چون طرحی برای تاریخ، منجی گرایی، پیروزی نهایی خیر بر شر، آخرت شناسی، داوری و رستاخیز، فرشته شناسی، شهود خداوند، ثنویت و ... اشاره کرد. با توجه به آنکه چنین آموزه هایی همزمان با تعاملات یهودیان با ایرانیان در دین یهود ظهور کرده اند، امکان آنکه باورهای ایرانی زمینه پیدایش چنین آموزه هایی بوده باشند، وجود دارد. مقاله پیش رو با بررسی مهم ترین اصول و آموزه های این گونه ادبی، به تاثیرپذیری این بخش از دین یهود از باورهای ایرانی پرداخته است.
The study of the influence of religions on each other has been always an interesting subject among scholars. In this context، some scholars and historians have seen Iranian teachings as the source of many religious doctrines. According to a well-known theory، Zoroastrianism is the most influential religion in the history of the East and its influence on Judaism and through it، on Christianity and Islam is easily traceable. Though this theory is strongly supported by many scholars، there are others who are not convinced with such a theory and try to find other sources for Jewish and Christian doctrines. Apocalyptic literature is an important religious genre which appeared in Jewish literature after the Second Temple period. It includes many interesting and new teachings، a number of which could be considered as the continuation of the Old Testament and Jewish-Christian traditions. There are also some new concepts and even transformed versions of the old concepts in these works. For example periodization of history، messianism، eschatology، the final triumph of the Good upon the Evil، the Judgment and resurrection، angelology، the vision of God and dualism are some of these new teachings. Since this variety of concepts appeared in Jewish literature just after the close contact of Jewish nation with Iranian culture، their origin could be traced back to the similar notions in Mazdaism and other Iranian religions. This article tries to deal with this theory through analyzing apocalyptic literature.
خلاصه ماشینی:
Revelation of Ezra 1 ١٣- مکاشفۀ شدرک 2 ١٤- کتاب دوم باروخ ( مکاشفۀ باروخ به زبان سریانی ) 3 ١٥- کتاب سوم باروخ ( مکاشفۀ باروخ به زبان یونانی ) 4 ١٦- مکاشفۀ ابراهیم 5 ١٧- مکاشفۀ آدم ١٨- مکاشفۀ ایلیا٦ ( الیاس ) 7 ١٩- مکاشفۀ دانیال مکاشفه ترجمۀ اپوکلیپس (برگرفته از اپوکالپسیس ٨ یونـانی بـه معنـای «وحـی »، آشـکار شدن ، برملا کردن ، پرده برداشتن ، مکشوف ساختن )، و اصطلاحی است که به ادبیات یهودی که بعد از انقطاع نبوت به ظهور رسید و نوشته های مسیحی که از این آثـار نـشأت گرفتنـد، اشاره دارد.
مهم ترین هدف نوشته های مکاشفه ای ــ چنان کـه از نـام ایـن گونـۀ ادبـی بـر می آید ــ آشکار کردن رازهایی است که فراتر از مرزهای دانش و شناخت عادی اند، کـه از آن جمله می توان به اینها اشاره کرد: ماهیت نظام های آسمانی و نظم کیهـان ، نـام ، مراتـب و وظایف فرشتگان ، تبیین دلایل و منشأ پدیده های طبیعی و رازهای آفـرینش ، کـشف دلایـل مصائب و گرفتاری های قوم خداوند و سرنوشت آنها، آگاهی از رویدادهای گذشته و آینـدٔە جهان ، پایان جهان و حوادث آخرالزمان و سایر مسائل فرجامشناختی ، رستاخیز، بهـشت و 9 دوزخ و سرنوشت روان پس از مرگ و حتی جایگاه الوهیت و ماهیت خود خداوند .
مسیحاشناسی این آثار و باور به پیروزی خیر و صالحان بر شر (گناهکاران ، ستمگران و حکومت های ظالم جهان )، یکی از نقاط اشتراک آنها با مکاشفات تاریخی در باور به «طرح خداوند برای جهـان » و در نتیجه ، باور به تقدیرگرایی است .