خلاصه ماشینی:
"از همینرو،هدف تمدن لیبرال دموکراسی،پرورش انسانهائی است که همواره تعلق و نیاز بهدنیا در آنها شدت پیدا کرده و در پی آن توسعه نیاز،در جهت ارضاء نیاز،به تنوع،تلون و تلذذ بیشتر روآورند،همین مسئله اساس مهندسی تمدن مادیاست چرا که تنها در این صورت است که چرخهایکارخانههای غول آسای نظام سرمایهداری هموارهبه حرکت خود ادامه میدهند و صاحبان سرمایهو سلطه میتوانند بازارهای جهانی را قبضه کنند وهر لحظه افزایش سرمایه داشته باشند.
3-باید توجه داشت که دین اسلام یک نظام و یکنظام جامع برای اداره حیات فردی و اجتماعی&%00318FVRG003-G% انسانها ارائه داده است،یعنی تمام احکاماسلام(اعم از احکام توصیفی،تکلیفی و ارزشیدر دو خوزه فرد و جامعه)روی هم بصورنظاممند مطرح میباشند که این نظام معارفاهداف مشخصی را دنبال میکنند و همه در یکجهت خاص-که همانا توحید در پرستش است-شکل گرفتهاند،که این نظام معارف اسلامهیچ شباهتی با دیگر نظام معارف بشری ندارد،اگرچه در ظاهر شباهتهایی در نظر آید.
الف)طراحی تمدن اسلامی باید در این فضایدرگیری تاریخی صورت بگیرد و دیگر سخن ازگفتوگوی تمدنی،صلح کل یا تعامل تمدنیمعنا نخواهد داشت زیرا تمدنی که ساخت آنبر اساس مبانی مادی طراحی و مدیریت شدهاست،در ذات خود سر سازگاری با دین و دیانتندارد و لذا میبینیم که تمدن لیبرال دمکراسیمبنای اساسی خود را سکولاریزم و دینزدایی از حیات تمدنی و اجتماعی خود قرار داده استو در پی جهانی کردن این تمدن و حذف دین ودینداران از صحنه جهانی میباشد.
بلکه باید فقه اکبر موضوع اجتهادقرار گیرد و علاوه بر احکام تکلیفی،احکام ارزشی واندیشههای توصیفی دین در دو حوزهی روابط فردیو اجتماعی به دست بیاید-البته مشخص است کهعلاوه بر ضرورت جریان حجیت در این نظام معارفدینی،کارآمدی آن هم باید مد نظر قرار بگیرد،یعنیظرفیت سرپرستی و هدایت تولید و بسط نظام علومو معارف لایه دوم را داشته باشند."