چکیده:
تحقیق حاضر با استفاده از رویکرد کمی و به صورت پیمایشی در شهرستان اهواز انجام گرفته است. در این تحقیق، هویت قومی بخشی از جمعیت عرب این شهر مورد بررسی قرار گرفته است.اهداف کلان تحقیق، پاسخگویی به سؤال های زیر است:) عوامل داخلی مؤثر بر هویت قومی این بخش از جمعیت شهرستان اهواز چه بوده است؟؛2) تغییر در هویت قومی این بخش از جمعیت چه تاثیری بر هویت ملی آنان داشته است؟؛ 3) تغییر در هویت قومی چه تاثیری بر گرایش سیاسی مردم دارد؟؛ 4) تغییر در هویت قومی چه تاثیری بر گرایش به خشونت جمعی این جمعیت داشته است؟نمونه آماری در این تحقیق، 384 نفر از عرب های 18 تا 65 سال (زن و مرد) ساکن شهرستان اهواز بوده است. داده های این تحقیق در زمستان 1386 طی کاری سه ماهه، توسط پرسشنامه و به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای جمع آوری شده است. همچنین به منظور دقت بیشتر، یک پرسشنامه پیش آزمون در مهر ماه 1386 در بین 50 نفر از عرب های ساکن شهرستان اهواز تکمیل شده است.نتایج حاصل از تحلیل دو متغیر داده ها نشان می دهد 21 متغیر از 22 متغیر مستقل (به جز ارتباط با خارج از کشور) با هویت قومی رابطه معناداری دارند. همچنین رابطه هویت قومی و هویت ملی با جهت گیری نه چندان مثبت به مقدار R برابر 586/0 مورد تایید قرار گرفته است. در تحلیل دومتغیره، سه متغیر که مقدار آماره آنها بیشتر از همه بود، به ترتیب عبارت بودند از: رضایت از نظام سیاسی، احساس محرومیت نسبی در بعد سیاسی و احساس محرومیت نسبی در بعد اقتصادی. نتایج حاصل از تحلیل چندمتغیره داده ها که با استفاده از رگرسیون چندمتغیره گام به گام انجام گرفته است، نشان می دهد 9 متغیر وارد معادله رگرسیونی شدند که در نهایت توانسته اند 58 درصد از واریانس متغیر وابسته (هویت قومی) را تبیین کنند. متغیر احساس محرومیت نسبی در بعد سیاسی با مقدار R2 برابر با 32/0 بیشترین اثر تعاملی را در بین سایر متغیرها بر هویت قومی داشته است.
خلاصه ماشینی:
"با مقایسۀ ارقام به دست آمده برای آمارۀ F و برای فرضیات فرعی این تحقیق باید گفتچنانچه روابط متغیرها بدون در نظر گرفتن اثرات سایر متغیرها در نظر گرفته شود،مهمترینمتغیری که بر هویت قومی تأثیرگذار است،رضایت از نظام سیاسی،احساس محرومیت نسبیدر بعد سیاسی و احساس محرومیت نسبی در بعد اقتصادی است.
با وجود اینکه بیشتر تحقیقاتی که در مورد قوم عرب صورت گرفته،محرومیت اقتصادی رامهمترین متغیر مؤثر بر هویت قومی عربها دانستهاند،(قیم،1380؛نواح،1383)و یا معضلات ومحرومیت اجتماعی را مهمترین خواندهاند(قیصری،1371)؛اما نتایج این تحقیق نشان داد احساسمحرومیت نسبی در بعد سیاسی دارای اهمیت قابل توجهی است.
دستۀ دوم نیز شامل متغیرهای مشارکت در امور سیاسی با تأثیر مثبت برهویت قومی،رضایت از رسانۀ ملی با تأثیر منفی بر هویت قومی،استفاده از رسانههای سیاسیخارجی با تأثیر مثبت بر هویت قومی،و احساس محرومیت نسبی اقتصادی استان با تأثیر مثبت بر هویت قومی،میشود،به این ترتیب میتوان گفت هویت قومی عربها و تشدید آندر استان خوزستان به طور کلی و در شهر اهواز به طور خاص را نمیتوان با توسل صرف بهنظریههای مدرنیزاسیون توضیح داد بلکه گسترش شاخصهای زندگی مدرن در کنار توزیعنامتوازن آنکه موجد احساس تبعیض در میان عربها چه در دستیابی به امکانات رفاهی و چهدر دستیابی به مناصب و مشاغل شده و همچنین نظریه ابزاری قومیت که عمدتا این فاکتورمورد بهرهبرداری نخبگان قرار گرفته،میتواند تبیین کنندۀ ابعادی از تشدید این هویت باشد."