چکیده:
این نوشتار در صدد ترسیم سیمای کلی زندگی یهودیان در سرزمینهای اسلامی است. یهودیان همواره در میان مسلمانان زندگی همراه با آسایش داشته و در کنار آنان، در عرصههای گوناگون به شکوفایی رسیدهاند و به یقین بر همدیگر تأثیر نیز داشتهاند. برای نشان دادن زندگی آنان و تأثیرپذیری از مسلمانان، چهار دورة عصر پیامبر(، عصر حکومت عباسی، عصر حکومت عثمانی و ایران اسلامی مد نظر قرار گرفته و وضع یهودیان به طور کلی بررسی شده است. جالب توجه اینکه روند کلی تعامل مسلمانان با یهودیان، بر خلاف تعامل مسیحیان با یهودیان، همیشه مثبت بوده است؛ به نحویکه خود یهودیان نیز اذعان دارند و آن را مورد تأکید قرار دادهاند. در پایان نیز زندگی یهودیان در سرزمینهای مسیحی به اجمال مطرح شده است تا خواننده بتواند مقایسهای اجمالی میان رفتار مسلمانان و مسیحیان، با یهودیان، انجام دهد و از این رهگذر، رفتار مناسب مسلمانان را که برگرفته از فرهنگ غنی اسلام است، تشخیص دهد.
The present paper seeks to describe a general picture of Jews' life in Muslim territories. Living Among Muslims Jews have always lived in peace، and have flourished in different domains. No doubt، Muslims and Jews have influenced each other. In order to describe the Jews' life and Muslims' influence on them، four periods – The Holy Prophet's period، the 'Abbasid period، the Ottomans period، and contemporary Islamic Iran period – have been taken into consideration and Jews' general status can be investigated in these periods. Surprisingly، contrary to the interaction between Jews and Christians، the general trend for interaction between Muslims and Jews has been always positive، so that the Jews themselves have acknowledged and emphasized on such an interaction. Finally، the Jews' life in Christian countries is briefly discussed to allow the readers to make a crude comparison between the Muslims and Christians' conduct with Jews and thereby recognize the Muslims' proper conduct with Jews which has its roots in rich Islamic culture.
خلاصه ماشینی:
"287 برخی از نویسندگان نیز بر این باورند که پیامبراکرم( بسیاری از اعمال و مراسم و باورهای دینی خود را از یهودیان جزیرهالعرب اقتباس کرده است؛ 288 اما آنچه باید به آن توجه کرد، این است که اسلام، یهودیت و مسیحیت اصیل، همگی الاهی هستند و شباهتهای آنان به این دلیل است که هر سه از منبعی واحد و آسمانی تغذیه شدهاند؛ علاوه بر این بنیانگذار اسلام به گواه تاریخ و قرآن 289 درسنخوانده بود و از آثار یهودی و مسیحی هم هیچ استفادهای نکرده است.
این سخن جای تأمل دارد؛ 308 اما باید توجه داشت که تأثیر کلام اسلامی بر الاهیات یهودی بسیار زیاد بوده است؛ به گونهای که در ادبیات یهودی که به زبان عبری و آرامی یا ترکیبی از دو زبان نوشته شده است تا قرن هفتم که یهودیان تحت حاکمیت مسلمانان در آمدند، در میان آنان، هیچ اثر فلسفی مشابه آثار فلسفی آباء کلیسا یافت نمیشود؛ اما در اواخر قرن نهم، آثار فلسفی به زبان عربی و با محتوای یهودی عرضه میشود.
323 در قرن دهم، این نهضت در مصر، اسپانیا و آسیا گزارش شده است؛ اما اختلافات درونگروهی، شبهاتی که از طریق نهضت ترجمه بر جهان اسلام و یهودیت وارد شده بود و فعالیتهای سعدیا گائون ـ که او نیز متأثر از فلسفه اسلامی بوده است ـ علیه قرائیم، باعث شد این فرقه کمکم رو به افول گذارد."