چکیده:
اخباری وجود دارند که قبول و فهم آنها، نه از طریق رعایت اصول عقلائی محاوره و نه برای همه، بلکه برای مخاطبانی با درجه ی معرفتی خاص ممکن می شود؛ این اخبار در زبان روایات، به «صعب مستصعب» وصف شده اند. و محدثان شیعه در کتب خود این روایات را با اسناد و تعابیر مختلف ذکر کرده اند. فهم پاره ای از این روایات تنها برای سه گروه «فرشتگان مقرب»، «انبیاء مرسل» و «بندگانی که قلوبشان بر ایمان آزموده شده است»، ممکن شناخته شده و بخشی برای همین سه گروه نیز ممکن نیست. و این نفی و اثبات، به درجات متفاوت احادیث بازگشت دارد. مقاله حاضر کاوشی در متن این احادیث است. توجه به صدر و ذیل روایات این مجموعه ارتباط وثیق موضوع این روایات با اهل بیت (ع) و فضائل آنها را نشان می دهد. فضایل و کمالاتی که در وجود معصومان (ع) است و درک و اعتقاد به صحت آن برای توده ی مردم مشکل است. نشر این روایات، منوط به اطمینان از قبول مخاطب است؛ لذا ائمه (ع) چنان که خود از برخی افراد تقیه می کرده اند، اصحاب را نیز به منتشر نکردن این اخبار فراخوانده اند. مواجهه با این نوع روایات راهکارهای ویژه ای دارد؛ مانند اینکه نباید آنها را انکار کرد. بلکه باید آن را به خدا و رسول و ائمه(ع) بازگرداند. گفتنی است که یکی از آسیب های نشر بی ضابطه ی این احادیث، اتهام راوی به غلو بوده است؛ اما راهکار عملی تشخیص احادیث صعب از روایات مجعول غالیان، به پژوهشی جداگانه نیازمند است.
خلاصه ماشینی:
آيت لله جوادي آملي درباره ي اين حديث مي نويسد: «منظور از عدم تکليم بـه کنـه عقل رسول لله (ص ) مي تواند اين باشد که همه ي اسرار باطني به طور تفصيل و الفبايي و روان ، در اختيار همه کساني که برابر با فرهنگ محاوره و اصول مفاهمه مطالب ديگران را مي فهمند و مقاصد خود را اظهار مي دارند، قرار نمي گيرد؛ زيرا همگان در ادراک اسرار الهي يکسان نيستند؛ بلکه سخن رسول اکرم (ص ) مانند قرآن کريم مشتمل بر ظـاهر و باطن ، تنزيل و تأويل و محکم و متشابه است و نيل به عمق قول حضرت رسول (ص ) که مستلزم اکتناه حقيقت خود قائل خواهد بود، ميسور غير اهل بيت عصمت و طهـارت (ع ) نيست .
٤. نيز نکـ به : خصيبي ، ١٢٩؛ ابن بابويه ، ٤؛ همو، معاني الأخبار، ١٨٩؛ ٤٠٧؛ همو الخصال ، ٢٠٧/١؛ ٦٢٤/٢؛ طوسي ، اختيار معرفة الرجال ، ١٩٣؛ فتال نيشابوري ، ٢١١/١؛ طبرسي ، ٢٧٠؛ آمدي ، ١١٥؛ طبري ، ١٤٨؛ راوندي ، ٧٩٣/٢؛ ابن شهرآشوب ، ٢٠٦/٤، متعلق حمل در اين روايات ، أمرنا، أمرنا أهل البيت ، حديثنا، حديث آل محمد، علم عالم و علم علما است .
(نکـ : مجلسي ، بحارالأنوار، ١٠٢/٦٤ـ١٠٣؛ فيض کاشاني ، ٤٦/٤) ١ اندازه گيري کردن قابل تحمل است » (طباطبايي ، ٢٠) در مقابل رواياتي که حاوي جمع اين دو دسـته از احاديـث هـستند، روايـاتي وجـود دارند که احاديث بدون استثناء را نيز به گونه اي تأويل مـي کننـد کـه کـاملا همـسو بـا دسته ي ديگر مي نمايد؛ در مکاتبه اي ، از امام عسکري (ع ) درباره ي معنـاي ايـن فرمـايش امام صادق (ع ) که : حديث ما را نه فرشته ي مقرب و نه پيامبر مرسل و نه مـؤمن آزمـوده حمل نمي کنند؛ سؤال شد.