چکیده:
این مقاله بر آن است تا بر اساس مجموعهای از مفاهیم جامعهشناسی، نعضت ملی شدن نفت را بهعنوان یک جنبش اجتماعی مورد تحلیل جامعه شناختی قرار دهد تا از این طریق ضمن تحلیل این پدیده اجتماعی، الگویی از مطالعه و بررسی دگرگونیهای اجتماعی را به مخاطب ارائه کند. در این راستا، با بهرهگیری از روش مطالعه کتابخانهای، به شیوهای تحلیلی - تطبیقی، با رویکردی «وبری» و با تاکید بر دیدگاههای گی روشه، ژان مینو، الن تورن، و سی رایت میلز از یک سو، و راجوع به برخی منابع معتبر و موثق موجود در مورد جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران از سوی دیگر، جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران مورد تحلیل جامعهشناختی قرار گرفته است.در این تحلیل، بر اساس چارچوب نظری مشخص گردید که جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران به لحاظ نظری یک جنبش اجتماعی محسوب میشود و به عنوان بخشی از فرایند استعمارزدایی در شرایط نابسامان سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی نضج گرفته و با رهبری نخبگانی چون دکتر مصدق و ایتالله کاشانی، و با حمایت گروههای فشار، و با تکیه بر ایدئولوژی مذهبی - ناسونالیستی،ویژگیهای هویت،ضدیت، و همگانی بودن را احراز کرده، کارکردهای میانجی گری، بالا بردن آگاهی، و فشار را عملی ساخته، و با گذر از مراحل ناآرامی، برانگیختگی، قالبریزی، و نهادی شدن، در 29 اسفند ماه 1329 ه.ش. به پیروزی رسید.
خلاصه ماشینی:
شرایط بروز جنبش اجتماعی اگر جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران را بهعنوان بخشی از یک فرایند استعمارزدایی در نظر بگیریم،در ابتدا ارائه تعریفی از جامعه استعمار شده یا مستعمره ضروری است: «مستعمره،جامعهای است که از لحاظ اقتصادی عقب مانده بوده و توسعه اقتصادی، سیاسی،فرهنگی،و اجتماعی آن تابع شبکه روابطی از وابستگی است که در این شبکه، جامعه مذکور اجبارا با یک یا چند جنبه از جامعه پیشرفته از لحاظ اقتصادی در ارتباط است»(روشه،ترجمه:وثوقی،1366).
اصل همگانی بودن:بدین معنا که جنبش معرف چه ارزشها و ایدههای همگانی برتری است؟(روشه،ترجمه:وثوقی،1366) در مورد اصل اول یعنی اصل هویت،میتوان گفت قضیه ملی شدن صنعت نفت ایران،گرچه در آغاز توسط عدهای از نخبگان تکنوکرات مطرح شد و همچون آغاز دیگر جنبشها،ابتدا با بیتفاوتی،عدم استقبال،منفیگرایی و با عکس العمل ناشی از ترس و حتی مخالفت صریح روبهرو شد،اما با گذشت زمان،جنبهای همهگیر به خود گرفت و تمام اقشار و گروهها با هدف رهایی از شر امپریالیسم انگلستان و پایان دادن به دخالت کشورهای خارجی در امور داخلی ایران و بهطور کلی،حفظ منافع ایران و ایرانی،با آن همراه شدند.
با توجه به این که اصلیترین و مهمترین گروه فشار در جنبش ملی شدن صنعت نفت،ائتلافی از چندین سازمان سیاسی بود و از حمایت اعضا و طرفداران رسمی و غیررسمی که از اقشار مختلف جامعه بودند برخوردار بود،این خصوصیات را براساس ویژگیهای این ائتلاف بررسی میکنیم.