چکیده:
در دهه ی گذشته، تلاش های زیادی صورت پذیرفت تا نشان داده شود که مدیریت نیروی انسانی بر عملکرد سازمان تاثیر مثبت می گذارد. امادر بیش تر تحقیقاتی که تاثیر سیاست های مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمانی را سنجیده اند اثر نظام ها یا رویه های منفرد مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمان بررسی شده است. اصولا، این تحقیقات مراحل میانه یا متغیرهای واسطه ای را که بین مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمان قرار دارند نادیده گرفته اند. موضوعی که لازم است در ادبیات مدیریت نیروی انسانی توضیح داده شود فرایندها و راه کار هایی است که به وسیله ی آن ها مدیر نیروی انسانی بر عملکرد سازمان تاثیر می گذارد. این فرایندها و راه کار ها عموما تحت عنوان «جعبه ی سیاه» شناخته می شود. در این مقاله، مهم ترین تحقیقات صورت گرفته درباره ی جعبه ی سیاه بررسی خواهد شد. این مقاله با استفاده از مطالعه ی منابع کتابخانه ای، از جمله کتب و مقالات، تدوین شده است. در این مقاله، جعبه ی سیاه از شش دیدگاه الگوی پرسل(2003)، دیدگاه فاصله ی خروجی ها، دیدگاه مشاغل راهبردی، انعطاف پذیری نیروی انسانی، توجه به ارزش های مشترک و جو سازمانی و انگیزه ی داخلی کارکنان بررسی شده است.
In past decades many attempts carried out to show that human resources have positive effects on organization performance. But many researches that have measured the effects of human resource management policies on organization performance، have studied the effects of systems or individual human resource management procedures on organization performance. In principle these researches have ignored the intermediate stages or medium variables that existed between human resources management and organization performance. The issue that should be explained in human resource management literatures is processes and procedures by which human resource manager influences organization performance. These processes and procedures in general are known as black box. In this article the most important researches about black box will be reviewed. This article has been written using library resources such as books and articles. This article reviewed black box using six perspectives of Purcell (2003)، output distance perspective، strategic jobs perspective، human resource flexibility perspective، attention to common values and organization climate perspective and employee internal motivation perspective.
خلاصه ماشینی:
"(Edgar&Geare,2009) در این دهه، محققان زیادی پذیرفتند که مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمان تأثیر دارد (Huselid,1995;Guthrie,2001:Becker&Gerhart,1996) ،تفکر پذیرفتهشده این بود که بهترین رویههای مدیریت منابع انسانی آنهایی است که دانش،مهارتها و توانایی کارکنان را افزایش دهد؛در نتیجه،رضایت شغلی و بهرهوری بیشتر،ریزش و گردش کارکنان کمتر و تصمیمگیریها بهتر و سریعتر خواهد شد.
(Becker&Huselid,2006) این قسمت بزرگ توضیح داده نشده که رابطهی مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمانی را مشخص میکند،به دلیل ماهیت مجهولش جعبهی سیاه نامیده شده است .
(Edgar&Geare,2009) این امر باعث شد تا برقراری ارتباط بین فرایندها و نظامهای مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمان به یکی از مواردی تبدیل شود که در ادبیات بارها بحث و بررسی شده است.
در این تحقیق،گاردنر و همکارانش(2001)به این نتیجه رسیدند که لازم است به نقش مدیران صف در ارتباط بین مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمانی بیشتر توجه شود،زیرا آنها میتوانند نقش زیادی در شکلدهی خروجیهای کارکنان داشته باشند.
اما درک کمی از راهکارهایی که در خلال آن رویههای مدیریت منابع انسانی بر اثربخشی سازمان تأثیر میگذارد وجود داشته است؛این امر باعث شد که برقراری ارتباط بین فرایندها و نظامهای مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمان به امری تبدیل شود که،در ادبیات، بارها بحث و بررسی شده است.
در برخی از تلاشهای صورت گرفته برای توضیح جعبهی سیاه،بر ماهیت زنجیرهای این فرایند متمرکز شده است که به صورت جریانی از مدیریت منابع انسانی شروع و در خلال خروجیهای کارکنان به عملکرد سازمانی تبدیل میشود."