چکیده:
در جوامع سنتی زنان، اساسا در حرفه وکالت حضور کمرنگی دارند. به گونه ای که تقریبا یک دهم وکلا را زنان تشکیل می دهند. در چند دهه گذشته محدودیت هایی که در زمینه ورود زنان به مناصب قضایی وضع گشته از حضور زنان در این حرفه کاسته است. هدف این مقاله ارزیابی ابعاد گوناگون حضور زنان در حرفه وکالت است. این مقاله نشان میدهد یا وجود محدودیتهای گوناگون بر شمار کارآموزان زن افزوده شده و وکلای زن توانسته اند به هیات مدیره کانون وکلات دادگستری راه یابند. مطمئنا حضور زنان در سطح مدیریتی کانون وکلا می تواند موجب تغییر کلیشه های ذهنی موجود در زمینه مردانه بودن شغل وکالت و نیز توانمندی های زنان در این حرفه تخصصی شود.
خلاصه ماشینی:
"در پاسخ به همین پرسش درباره مشکلات،یکی از وکلای زن عضو هیأت مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز در آغاز وجود مشکلات جداگانه برای زنان وکیل را رد میکند،اما در ادامه خود به مواردی که شخصا با آنها روبهرو بوده است و در راستای تأکید نخست میباشد،اشاره میکند: اما مطلقا نباید وکیل زن را از وکیل مرد جدا کنیم.
حتی یکی دیگر از زنان عضو هیأت مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز از این دیدگاه هم پیشتر میرود و ابراز میدارد: مشکلات حرفه وکالت شامل وکلای زن و مرد میباشد.
یکی از زنان عضو هیأت مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز درباره تلاشی که زنان برای به دست آوردن جایگاه مناسب خویش در حرفه وکالت از خود نشان دادهاند،ابراز میدارد: در سال 1348 که من پروانه وکالت گرفتم،غیر از من،13 وکیل زن در ایران کار میکردند، اما امروز شعار آنها به 500 تا 600 نفر رسیده است.
عضوی دیگر از کانون وکلا،هم تلاش وکلای زن و هم توجه وکلای مرد را به این مسأله مؤثر میداند: در انتخابات سال 1376،یکی دو نفر خودشان را کاندید کردند ولی با عدم شناخت جامعه وکالت از آنها روبهرو شدند و به هیأت مدیره راه پیدا نکردند.
در واقع این موضوع از دو جنبه مورد توجه قرار میگیرد؛ازیکسو حضور زنان در مشاغل تخصصی همانند وکالت به تغییر انگارههای نادرستی که درباره نقش زنان وجود دارد،یاری میرساند و ازسویدیگر زنانی که بهطور فردی به وکلای زن رجوع میکنند،احتمال دستیابی آنان به حقوقشان بیشتر است."