چکیده:
اگرچه اسطوره برتری جنسیتی، مدت زیادی نیست که مطرح شده ولی اسطوره برتری جنسیتی به طور
طبیعی و ابدی همواره وجود داشته است و مردان با این تعصب و پیشداوری، خو گرفته اند. در بررسی های
انجام شده در مورد طبقات اجتماعی و قشربندی ها نیز تا مدت ها به این مسئله توجهی نمی شد به عبارت
دیگر، تا مدت ها همه بررسی های انجام شده در این مورد آنچنان بود که گویی، زن هیچ نقشی در مسئله
ندارد، و یا آنکه در تجلی تقسیمات قدرت و اعتبار اجتماعی، زنان اهمیتی نداشته و در خور توجه نیستند.
اما امروزه حضور جنسیت به عنوان یکی از عناصر مهم در قشربندی، حقیقتی مسلّم به شمار می رود؛ که در
آن مردان، دست کم در برخی از جنبه های زندگی اجتماعی، ثروت، منزلت و نفوذ، قدرت بیشتری نسبت
به زنان ندارند. تحقیق حاضر پس از طرح مبانی نظری مرتبط، محورهای ذیل را بررسی می کند:
- اشتغال زنان و باورهای دینی )با تعمیم بر پلیس زن)
- فرصت ها و تهدیدهای اشتغال پلیس زن
- اشتغال پلیس زن، فرهنگ جامعه و نابرابری جنسی
- تفاوت های جنسیتی در به کارگیری زنان و مردان در شغل های پلیسی
- موانع و مشکلات اشتغال زنان در شغل های پلیسی
در پاین نیز پس از بررسی محورهای بالا، این نتیجه به دست آمد که زنان شاغل در نیروی انتظامی به نسبت از وضعیت مطلوبی برخوردارند، امام همچنان باید تلاش کرد تا تفکرات کهنه و سنتی که باعث
شکل گیری حس برتری جنسیتی در سازمان می شود، از بین برود و جای خود را به تفکرات نو بدهد و
سپس با ایجاد زمینه های لازم از وابستگی زنان پلیس به مردان کاسته شود تا به این ترتیب پلیس زن نیز
بتواند همپای پلیس مرد برای رشد سازمانی ناجا تلاش کند. از سوی دیگر از توان بالقوه آنان به درستی و در سطح بهینه استفاده شود. البته تحقق این امر منوط به ایجاد فرهنگ سازمانی مناسب برای شناخت اهمیت و نقش زنان در کار است.
It is not a long time since the myth of gender assessment has been
put forth however the myth of sex superiority has existed naturally
forever whereby men have become accustomed to this bigotry and
pre-judgment. The issue was ignored for quite a time by the studies
conducted about social classifications and stratifications. In other
words, for a long time all these studies were conducted as if women
did not have a role in this respect or were not important or noticeable
in manifestation of the power distribution and social credibility. Todday,
however, gender is truly considered as one of the important elemments
in the classification in which men, at least in certain aspects of
social life, wealth, status and domination, does not have more power
than women. The present research examines the following topics bes-
:sides the theoretical foundations
خلاصه ماشینی:
"تحقیق عناصر پس از طرح مبانی نظری مرتبط،محورهای ذیل را بررسی میکند: -اشتغال زنان و باورهای دینی(با تعمیم بر پلیس زن) -فرصتها و تهدیدهای اشتغال پلیس زن -تفاوتهای جنسیتی در بهکارگیری زنان و مردان در شغلهای پلیسی -موانع و مشکلات اشتغال زنان در شغلهای پلیسی در پایان نیز پس از بررسی محورهای بالا،این نتیجه بهدست آمد که زنان شاغل در نیروی انتظامیبه نسبت از وضعیت مطلوبی برخورداند،اما همچنان باید تلاش کرد تا تفکرات کهنه و سنتی که باعثشکلگیری حس برتری جنسیتی در سازمان میشود،از بین برود و جای خود را به تفکرات نو بدهد وسپس با ایجاد زمینههای لازم از وابستگی زنان پلیس به مردان کاسته شود تا به این ترتیب پلیس زن نیزبتواند همپای پلیس مرد برای رشد سازمانی ناجا تلاش کند.
بنابراین برای رفع هرگونه ابهام و شفافیت موضوعات طرح شده، این مقاله سعی میکند به این سؤال پاسخ دهد که نقش جنسیت در اشتغال پلیس زن چیست؟و جایگاه زنان شاغل در ناجا با توجه به جنسیتشان چگونه است؟ اهمیت و ضرورت انجام تحقیق: در بسیاری از جوامع از جمله جامعه ما،مواردی وجود دارد که باعث میشود زنان،تبعیضهاییرا در انتساب نقشهای خانوادگی،اجتماعی،اقتصادی،سیاسی و غیره به زنان و مردان احساسکنند.
در مورد اشتغال زنان در بازار کار،که بر کارکرد مراقبتی خانواده تأثیر گذاشته است،چندنکته قابل توجه وجود دارد: یک نکته،این است که اسلام با چشمپوشی از برخی محدودیتهای شغلی که به دلیلتفاوتهای طبیعی زن و مرد و حفظ عفت عمومی قائل شده،با اصل«اشتغال زنان»هیچگونهمخالفتی ندارد،بلکه اگر شرایطی پیش بیاید که زن ناگزیر شود از بین اشتغال و خانهنشینییکی را برگزیند،بهطور قطع،اشتغال ارجحیت خواهد داشت(بستان،1383:80)."