چکیده:
ارزشگذاری افراد جامعه نسبت به رفتار انسانها در زندگی اجتماعی، با الگوی رفتار آنان ارتباط مستقیم دارد. هدف این پژوهش شناسایی انگیزه و آثار مثبت و منفی هریک از الگوها و شناسایی بهترین الگوی ارتباطی است. روش تحقیق تحلیلی و توصیفی است که بر دادههای دینی، روانشناختی و جامعهشناختی مبتنی است. یافتههای اصلی این تحقیق، وجود نوعی حیای منفی در رفتارهای منفعلانه و سازشکارانه است که با انگیزه دوری از تنش و جلب تحسین صورت میگیرد و فقدان هویت، نارضایتی و پیدایش احساسات منفی را به دنبال دارد. بهرهمندی خودخواهانه و ابراز توانمندی، از انگیزههای رفتار پرخاشگرانه است که احساس گناه و از بین رفتن صمیمیت را به دنبال دارد. آزادی مطلوب در بیان احساسات و مقاومت در برابر خواستههای نابهجای افراد، مشخصه رفتار جرئتمندانه است که بهترین راه برای بهرهمندی از آن، رو آوردن به «پیام من» است و با شناسایی اشتباهاتی که در زمینه ارسال این پیام وجود دارد، میتوان بهترین الگوی ارتباطی را پدید آورد.
خلاصه ماشینی:
"338 الگوی رابطه در زندگی اجتماعی آنجا اهمیت خود را آشکار میسازد که یک نظام حمایتی قوی در خانواده بیش از آنکه به تعداد افرادی که مهر میورزند مربوط باشد، به روابط خاص حاکم میان افراد که این حس را ایجاد میکنند، مربوط است.
باید بدانیم هرکسی حق دارد به تقاضاهای دیگران «نه» بگوید، درباره احساسات و دلایل کارهای شخصیاش توضیحی ندهد، در برابر تقاضاهای بیش از حد دیگران ایستادگی کند، از دیگران بخواهد که هنگام صحبت به نظراتش گوش دهند، از آنها بخواهد برایش کاری انجام دهند، به هنگام نیاز به تنهایی، تنها بماند، در روابط بین فردی مورد احترام باشد، چنانچه اشتباه کرد، مسئولیت آن را خود به عهده بگیرد، برای زندگی خود تصمیم بگیرد، احساس خاصی را تجربه کند و آن را نشان دهد، خود را دوست داشته باشد و در صورت ضرورت تغییر عقیده دهد.
اینان چنین یاد گرفتهاند که همیشه باید دیگران را از خود راضی و خوشحال نگه دارند، خوب نیست که خواستههای خود را بر خواستههای دیگران ترجیح دهند و اگر کسی چیزی گفت یا کاری کرد که باعث ناراحتی فرد شد، نباید چیزی بگوید و اگر این کار ادامه پیدا کرد بهتر است فقط سعی کند از او فاصله بگیرد.
البته به کارگیری این واژه بیش از آنکه انتظارات را به رخ دیگران بکشد، بیانگر خلأئی است که فرد در وجود خویش احساس میکند و خود را برای رفع آن مسئول میداند."