چکیده:
اقلیم گرایی در داستان نویسی معاصر ایران به طور جدی از دهه هزار و سیصد و سی شمسی آغاز می شود و در دهه های چهل و پنجاه به اوج خود می رسد. داستان های اقلیمی غالبا بازتاب دهنده ویژگی ها و عناصر مشترکی چون فرهنگ، باورها، آداب و رسوم یک منطقه جغرافیایی اند. با توجه به خاستگاه نویسندگان و ویژگی های اقلیمی بازتابیده در آثارشان، پنج حوزه یا شاخه داستان نویسی اقلیمی شمال، جنوب، غرب(کرمانشاه)، شرق(خراسان) و آذربایجان، در داستان نویسی معاصر ایران قابل تشخیص است. این مقاله پس از دادن تعریفی از داستان اقلیمی و برشمردن ویژگی های آن- که خود مستخرج از داستان های اقلیمی پنج حوزه مذکور و مشترک در میان همه آن هاست به معرفی انتقادی داستان های اقلیمی و روستایی خراسان و برشمردن ویژگی های آن ها با ارائه شواهد و نمونه های متنی، می پردازد.
Regionalism in the contemporary Iranian story telling begins seriously in the 1930s and reaches its peak in the 1940s or 1950s. The regional stories reflect mostly the common specifications and elements، such as cultures، beliefs، rules and ceremonies in the geographical area. In the contemporary Iranian story telling، with respect to the geographical origins of writers and regional specifications reflected in their worksfive realms of regional story telling in the north، south، east (Khorasan)، west (Kermanshah)، and Adharbayejan are reflected
After presenting the definition of regional story، This article critically counts and introduces regional stories of Khorasan and their specifications.
خلاصه ماشینی:
"اصطلاح دیگردر زبان انگلیسی برای داستان اقلیمی Local color writing( نوشته محلی ) اسـت و در تعریف آن گفته اند داستانی است که در صحنه و زمینه آن ، غالبا آداب و رسوم و سنت هـا، لهجـه و گفتار محلی، پوشش ها، فولکلورو حتی شیوه های تفکر و احساس مردم یک منطقه نشـان داده مـی شود به گونه ای که این عناصر، متمایز و مشخص کنندة یک اقلیم خاص انـد ( ,١٠٧.
(٥)«مرقد آقـا» (١٣٠٩) از نیمـا یوشیج هم دومین رمان اقلیمی است که در آن با روایتی طنزآمیزو انتقادی، زندگی فقر آلود و غـرق در جهل و خرافات دهقانان شمالی وجوامع روستایی نشان داده می شود (صادقی شـهپر،٣٧:١٣٨٩)پـس از این کوشش های نخستین است که جریان نیرومندی در دهه چهل در داستان نویسـی معاصـر ایـران به نام ادبیات اقلیمی شکل می گیرد و بسیاری از نویسندگان را به سوی خود می کشاند و از ایـن میـان چهره های پر قدرت و صاحب نامی چون محمود دولت آبادی، احمد محمود، امـین فقیـری، محمـود طیاری، ابراهیم رهبر، علی اشرف درویشان ،منصور یاقوتی و غلامحسین ساعدی سر بر می آورند.
ایـن در حالی است که رمان تاریخی « دلیران تنگستانی » (١٣١٠) نوشته محمد حسـین رکـن زادة آدمیـت کـه دربارة قیام رئیس علی دلواری و یارانش بر ضد انگلیسی هاست به سبب همین نداشتن پیوند بـا آرمـان های مردم منطقه و خلاء ناشی از نبود حضور زندة طبیعت جنوب و زندگی مردمانش در طی داسـتان ، فاقد ارزش اقلیمی است در حالی که اگر چنین می بود می توانست یکی از اولین رمـان هـای تـاریخی –اقلیمی باشد."