چکیده:
کتاب العین خلیل بن احمد فراهیدی، قدیمی ترین فرهنگ نامه عربی است که در اختیار داریم. در مباحث مقدماتی اشاره کرده ایم که هرچند منابع تاریخی نشان می دهند اثر ابن عباس خصلت معجم گونه دارد، اما اطلاق اصطلاح نخستین معجم تنها زیبنده کتاب العین است. مقاله با توضیحات فرامتنی درباره زندگی و اثر خلیل بن احمد آغاز می شود. نیز اشاره کوتاهی کرده ایم به نخستین فرهنگ نامه های عربی تا حدود قرن چهارم. در بخش «منبع شناسی تحقیق» گفته ایم که غیر از اثر خلیل بن احمد، المعرب جوالیقی، لسان العرب ابن منظور از منابع کلاسیک و الالفاظ الفارسیه المعربه اثر سید ادی شیر، معجم-المعربات الفارسیه نوشته محمد التونجی و المعرب و الدخیل فی المعاجم العربیه نگاشته نصر علی به عنوان منابع اصلی تحقیق انتخاب شده اند؛ هر کدام به دلیلی. محور تحقیق، کتاب العین است و این که حضور کلمات فارسی در نخستین فرهنگ نامه عربی چگونه است و منابع دیگر فقط در جهت توضیح بیشتر مورد استفاده قرار گرفته اند. مقاله شامل پنجاه و دو کلمه و ترکیب فارسی است که در کتاب العین آمده است؛ چه مواردی که مؤلف به فارسی بودن آن ها اذعان کرده و چه کلمات فارسی که وی به کار برده، اما به فارسی-بودن آن ها اشاره نکرده است. این مقاله نشان می دهد کلمات
Ketab-ol-Ein، which was written by Ahmad Farahidi، is one of the oldest dictionaries that exist today. In the preliminary discussion we mentioned that، although historical sources show that the work of Ibn Abbas looks like a dictionary، it is becoming accepted that Ketab-ol-Ein is the first dictionary. The article starts with explanations about the life and work of Khalilibn Ahmad. We have also mentioned first Arabic dictionaries that appeared before the fourth century. In the part devoted to source-recognition of articles it has been mentioned that apart from the work of Khalil ibn Ahmad، Al-Moarrab written by Javaliqi، Lesan-ol-Arab written by Ibn Manzour classical sources have been chosen. And Al-FazolFarsi–ol-Moarrabah، written by Sayyed Addy Shir، Mojamol Moarrabat- al Farsiah، written by Mohammad Al-Tanoji and Al-Moarrabwa Al-Dakhelfi Al-Majemel Al-Arabiah، written by nasr ali have been chosen as the main sources of the article. The main idea of this research is Ketab-ol-Einand we want to show the appearance of Persian words in the first Arabic dictionaries and the other sources have been used just because of more explanations. The article is included fifty-two words and compounds that have come in Ketab-ol-Ein.Whether the cases that author believes are Persian or Persian words that he has used، but has not mentioned، that they are Persian. This article shows Persian words were such as prevailing in the second century that catchthe eye of the author of Al-Ein
خلاصه ماشینی:
"جـوالیقی ، البخت را فارسی به شـمار آورده (جـوالیقی ، ١٩٩٥: ٥٧) و ابـن منظـور ذیـل البخـت و البختـی توضیح خلیل را آورده ، نقل قول های دیگری هم با ذکر شاهد و مثال هایی از شعر عربی مطـرح می کند و بعد که به البخت می رسد، می نویسد: این کلمه به معنای جد و فارسی است که معرب شده و در میان عرب متداول بوده است .
** خشک نان / خشک نان خلیل در ذیل توضیح الکعک می نویسد این کلمه به معنای «نان خشک » است و سپس بیت زیر را به عنوان شاهد نقل می کند: یا حبذا الکعک بلحم مثرود و خشک نان بسویق مقنود (فراهیدی ، ١٤٠٥: ٦٧/١) (وه چه خوبست «کعک » با گوشت کوبیده و نان خشک (برشته ) همراه با آرد بریان آمیختـه به قند) جوالیقی عین همـین توضـیحات را آورده (جـوالیقی ، ١٣٤: ١٩٩٥).
به نظر ألتونجی اصل کلمه چینی است و در فارسی با دال نقطه دار تلفـظ مـی شـود (ألتـونجی ، ١٩٩٨: ١٥١ و مقایسه کنید با نصر علی ، ٢٠٠١: ٦٣٤)، اما توضیح ادی شیر درست تر بـه نظـر مـی - رسد: «کاغد فارسی محض است و الکاغـذ صـورت معـرب آن و کـاغز شـکل کـردی اش امـا قرطاس ، معرب کلمة یونانی است » (ادی شـیر، ١٩٠٨: ١٣٦).
در میان متأخران ، ألتونجی آن را معرب نرگس قلمداد کرده (ألتونجی ، ١٩٩٨: ١٧٧)، ادی شیر النرجس را معرب نرگس می داند (ادی شیر، ١٩٠٨: ١٥١) و نصر علی پس از ذکر نقل قول معجم های کلاسیک مبنـی بـر فارسـی بـودن نـرجس ، نظـر نویسـندة غرائب اللغة العربیة را می پذیرد: اصل این کلمه یونانی و نارکیسوس است (نصرعلی ، ٢٠٠١: ٧٤٧)."