چکیده:
التفات یکی از شگرد ها و آرایه های ادبی است که با در هم شکستن روال معمول کلام، نقش بسیار موثری در بیداری و جذب مخاطب دارد. این صنعت در بیشتر کتاب های بلاغی عربی و فارسی با عنوان انتقال گوینده از خطاب به غیبت و بر عکس، تعریف و انواع محدودی برای آن برشمرده شده است که هریک از این انواع در یکی از حوزه های بلاغت (معانی و بدیع) و دستور قابل بررسی است. این مقاله کوشیده است با در نظر گرفتن توسعه معنایی التفات، ضمن ارائه تعریفی نو برای این شگرد ادبی، تصویری روشن از گونه های مختلف آن ارائه دهد؛ سپس در کنار فواید سنتی مطرح در کتاب های بلاغی، به کارکرد های جدیدی، همچون آشنایی زدایی، هنجار گریزی، افزایش انسجام متن، ایجاد ابهام هنری و... نیز اشاره کند. حاصل تحقیق نشان می دهد که بدیع سنتی با رویکرد های فرسوده خود، دیگر توان پاسخ گویی به نیازهای متون ادبی معاصر را ندارد. از این رو، ضرورت بازنگری همه جانبه و نقد و تحلیل آرایه های بدیعی از جمله صنعت التفات کاملا احساس می شود
Apostrophe is a figure of speech by which the poet breaks away from the common form of enunciation. It has also a very effective role in awakening and absorbing the audience. In many Arabic and Persian books on rhetoric، apostrophe is referred to as a “change of view”. There are a few types of apostrophe each of which can be studied in two areas of rhetoric (badi’ & ma’āni) and grammar. Considering the wide implications of the concept، this article has tried to suggest a new definition and to come up with a clear distinction of various forms of apostrophe. Making much of the advantages of the traditional books on rhetoric، the present study also aims to point to new aspects of the concept such as defamiliarization، deviation، text coherence، artistic ambiguity…. The article has shown that the traditional badi’ with its outdated approach can no longer address the needs of contemporary literature. Therefore، a comprehensive critical analysis of badi’ figures including the apostrophe seems to be inevitable
خلاصه ماشینی:
"ایـن مقالـه کوشیده است با در نظر گرفتن توسعة معنایی التفات ، ضمن ارائة تعریفی نو برای این شگرد ادبی ، تصویری روشن از گونه های مختلف آن ارائه دهد؛ سپس در کنار فواید سـنتی مطـرح در کتـاب هـای بلاغـی ، بـه کارکردهای جدیدی ، همچون آشنایی زدایی ، هنجارگریزی ، افزایش انسجام متن ، ایجاد ابهام هنری و...
علاوه بر موارد بالا، انواع دیگری از التفات همچون تغییر زمان و صیغة افعال را می تـوانیم در قالـب دستورزبان بررسی کنیم ، اما علمای بلاغت و مفسران قرآن کریم که بـا دقـت بیشـتری بـه ایـن تغییـرات می اندیشند، بر این باورند که هریک از این دگرگونی ها – دستوری یا غیردستوری - با غرضی خاص و بـه مقتضای حال و مقام صورت گرفته اند و باید ذیل مباحث علوم بلاغت ، هماننـد علـم معـانی و بـدیع کـه دغدغة اصلی آنها کشف غرض گوینده و یافتن دلایل حسن و ملاحت کلام اسـت ، مـورد بررسـی قـرار گیرند.
»١٠ (طبل ، ١٤١١: ٢٩)، زیرا همان طور که ذکر شد این انواع بیشتر اسـلوبی بـوده و در حـوزة جمله و متعلقات آن درخور تأمل هستند، اما اگر التفات مورد نظر، همان صنعت مطرح شده با توسـع معنایی ١١ در برخی کتاب های معاصران باشد١٢ که تناسب بیشتری با ذوق فارسی زبانان داشته و هرگونه تغییر و واگردانی را در بر می گیرد و کاربرد آن در بافت کلام و محـور عمـودی شـعر بیشـتر نمـودار می گردد، می توان چنین شگردی را صنعتی بدیعی دانست که نقد و تحلیل آن ، تنها بـه علـم معـانی و مباحث آن محدود نمی شود."