چکیده:
گاه از اعماق واکاوی های تحقیقی در انواع مشهور و رایج ادبیات فارسی، بعضی انواع غریب ادبی از زیر آوار فراموشی رخ می نمایاند؛ انواعی که در دوره های خاصی از ادوار گذشته، از رواجی و اقبال شایانی برخوردار بودند. یکی از این انواع ادبی، «سراپا»ست. با بررسی این نوع و پیش زمینه های تاریخی و جغرافیایی اش، می توان به پاره ای از دلایل اصلی محبوبیت آن ، بویژه در دوره سبک هندی پی برد. در این مجال کوتاه ، لاجرم تمرکز عمده نگارنده بر یافتن و معرفی مختصر سراپاها و تحلیل ساختار ادبی و وجوه بلاغی این نوع ادبی است. هرچند به تناسب حال و مقام، اشاره وار از بن مایه ها و زمینه های اجتماعی - فرهنگی آنها مثل جنس کاوی وجمال شناسی معشوق هم سخن به میان خواهد آمد.
Sometimes، while investigating familiar and common genres of Persian literature، some unfamiliar genres appear. These genres were used mostly in some earlier periods. One of these genres is Sarâpâ. By investigating historical and geographical backgrounds of this genre the reasons for its popularity، especially in the period of the Indian style، are revealed. This article tries to introduce Sarâpâs and analyse their literary structure and rhetorical aspects. However، wherever it is possible، some of their themes and socio-cultural backgrounds like the aesthetics of the Beloved are also discussed
خلاصه ماشینی:
"دو بیت ذیل نشانگر این فرآیند است : از پـــــردة عنکبـــــوتی نـــــرگس تـــــو در دل زده عنکبـــوت مژگـــان تـــو چنـــگ (اعرج ، به نقل از رامی ، ٤٤) تــــــار خــــــونینش از رگ و ریشــــــه عنکبوتی(یعنی مژگان ) تنیده بر شیشه (یعنی چشم ) (زلالی، ١٣٨٥: ٣١٩) از تغییرات در تشبیه می توان به تشریط و تفضیل در تشبیه اشاره کرد؛مثل : بیمـــار کـــه جـــان دهـــد فـــراوان دیـــدم بیمــار کــه جــان ســتاند آن غمــزة توســت (شمس ، به نقل از ازنیقی، گ ٤٧) همچنین گاه شاعر فرآیند مضمون سازی را با تجمیع وجوه شبه و فشردگی تصویر و تناسب واژگانی و ترکیب سازی پیش می برد: پیوســـته کســـی خـــوش نبـــود در عـــالم جز ابـروی یـار مـن کـه پیوسـته خـوش اسـت (لاادری، رامی، ٤٨) ابـــــروی تـــــو، مقـــــام رنجـــــوران حاجــــــب تــــــو، طبیــــــب بیمــــــاران (ناصر بخاری، به نقل از ازنیقی، گ ٣٢) ابــــروان تــــو طبیبــــان دل افگاراننــــد هـــر دو پیوســـته از آن بـــر ســـر بیماراننـــد (ابوالفتح جنابدی، به نقل از اوحدی، ١٣٨٨: ٤٣٢/١) آن زلـــف نگـــر بـــر رخ آن شـــهره صـــنم آویختــــه در جنــــگ خصــــومت در هــــم ابــروی ببــین بــه شــکل کشــتی گیــران ســـر ســـوی ســـر آورده و قـــدها زده خـــم (لاادری، به نقل از ازنیقی، گ ٣٤) بــــه کشــــتی در فــــن آشــــوب عــــالم دو زنگـــی بچـــه را ســـر بـــر ســـر هـــم (آزاد، گ ٧) کتابنامه الف )نسخه های خطی آزاد بلگرامی، غلام علی ."