چکیده:
اگر چه نظام سیاسی در هر کشور نحوه مدیریت بر سرزمین را مشخص می کند، اما مدیریت بر یک سرزمین بدون تقسیم آن به واحدهای کوچکتر امکان پذیر نیست. در این بین مرکزیت، مجاورت و مرزهای واحد اداری- سیاسی سه پارامتر اصلی موثر در ناحیه بندی فضا به منظور تقسیمات کشوری است. شهرستان کرج از توابع استان تهران با جمعیت انبوه و پتانسیل های بسیار دارای سه بخش آسارا، مرکزی و اشتهارد است که به نظر می رسد بخش مرکزی شهرستان که متراکم ترین منطقه جمعیتی این شهرستان می باشد، امکان تفکیک به بخش های کوچکتر به نحوی که امکان دسترسی مطلوب تر ساکنان آن به خدمات اداری فراهم شود را داراست. ولی انتخاب مرکزیت در بین شهرهای آن به خاطر رقابت شدید میان آنها به نحوی که با حداقل تنش اجتماعی همراه باشد، دشوار است. از اینرو پژوهش حاضرکوشیده است با استفاده از تکنیک های سیستم های اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور ایجاد بخش یا بخش های جدید در منطقه امکان سنجی شده و مناسب ترین مکان ها به عنوان مرکز بخش های جدید معرفی شود.
بخشی از تلاش صورت گرفته به این امر اختصاص یافت که داده های مورد نیاز در تعیین مرکزیت از تصاویر ماهواره ای و با استفاده از تکنیک های سنجش از دور استخراج شود، همچنین تحلیل دسترسی برای تعیین مرکزیت در محیط GIS برداری امکان پذیر گردید که در نهایت برای اخذ نتیجه نهایی، تصمیم گیری برای بهترین دسترسی در محیط GIS رستری صورت گرفت. در کنار موارد فوق تحلیل های دیگری همچون تحلیل فواصل نیز لحاظ شدند، در آخر تمامی تحلیل ها در فرایند ارزیابی چند متغیره در محیط GIS رستری شرکت داده شد و معلوم شد که تنها امکان ایجاد یک بخش در منطقه موجود بوده و از این رو تنها انتخاب یک مرکز مورد نیاز است. ارزیابی سناریوهای مختلف در فرآیند ارزیابی چند متغیره نشان داد که بهترین تصمیم در صورت اختصاص وزن بیشتر به مرکزیت دهستان - که در قانون تقسیمات کشوری مد نظر قرار گرفته است - محمد شهر و در غیر این صورت ماهدشت حائز بالاترین امتیاز برای مرکزیت می باشد.
خلاصه ماشینی:
"پژوهش حاضر میکوشد به دو سؤال ذیل پاسخ گوید: 1-آیا میتوان با استفاده از سنجش از دور )SR( و سیستم اطلاعات جغرافیایی )SIG( دادههایمورد نیاز جهت مکانیابی و تعیین مرکزیت بخش یا بخشهای جدید در منطقه موردمطالعه را استخراج نمود؟ 2-آیا میتوان با استفاده از SIG سناریوهای مختلف در تعیین مرکزیت بخشهای جدید راارزیابی کرده و مناسبترین مکانها را به عنوان مرکز این بخشها معرفی نمود؟ مدل به کار رفته برای حل مسأله را نیز میتوان ترکیبی از تحلیل شبکه جهت بررسی قابلیتدسترسی،تخصیص نقاط روستایی به مراکز احتمالی و نهایتا تصمیمگیری چندمتغیره دربارهمناسبترین مرکزیت با توجه به جاذبههای هرمرکز احتمالی دانست.
در نهایت برای به دست آمدن بهترین دسترسی از مجموع تحلیلهای فوق دادههای تعداد وجمعیت نقاط روستایی تخصیصیافته،به همراه فاصله متوسط پیموده شده تا هرمرکز احتمالیاز تحلیل اول و درجههای تراکم ناشی از شعاع عملکردهای مختلف حاصل از تحلیل دوم بهعنوان شش شاخص در نظر گرفته شده(جدول شماره 3)و ارزیابی نسبت RC (-0/03 و قابلقبول)با روش ECM بهترین موقعیت از حیث دسترسی ارزیابی گردید که نتیجه به ترتیبمحمدشهر،مشگیندشت و کمالشهر بوده است(نقشه شماره 5).
این تحلیل نیز در محیط رستری یکی ازنرمافزارهای سنجش از دور انجام پذیرفت و در نهایت نتایج تمامی تحلیلها در فرآیند ارزیابیچندمتغیره شرکت داده شد؛بنابراین فرضیه نخست تحقیق مبنی برامکان استخراج دادههایمورد نیاز جهت مکانیابی و تعیین مرکزیت بخش یا بخشهای جدید در منطقه مورد مطالعه بااستفاده از SR و SIG مورد تأیید قرار گرفت."