چکیده:
تحقیق حاضر، به بررسی فقهی موضوع اطاعت زوجه از زوج از دیدگاه قرآن و روایات می پردازد و هدف از ان، تبیین محدوده ای است که در آن، متابعت کردن از زوج شرعا لازم است. مهم ترین آیه قابل استناد در این باره آیه 34 سوره نساء است که آیه در ابتدا، بر اعطای مسئولیت سرپرستی و اداره زندگی به مرد و لزوم عقلی فرمانبری زوجه از زوج دلالت دارد و به عبارتی، وجوب اطاعتی که فهمیده می شود، وجوبی ارشادی است که با توجه به قانون ملازمه می توان به وجوب مولوی آن نیز قائل شد و ارشادی بودن آن منافی مولویت نیست و در نهایت، وجوب مولوی متابعت زوجه نسبت به زوج، مفروغ عنه گرفته شده، که به قرینه مقابله فهمیده می شود محدوه اطاعت، تمکین در مسئله زناشویی است.
در روایات، زنان به متابعت از شوهر به صورت کلی یا در قالب لزوم اذن از شوهر در انجام برخی از امور عبادی همچون روزه و حج یا غیر عبادی مانن خروج از منزل یا نذر، سفارش شده اند. بعضی از این روایات در مقام بیان وجوب عقلی و ارشادی متابعت بوده و از برخی دیگر استفاده می شود که شوهر در محدوده استمتاع از زوجه بر او ولایت داشته و در این فرض متابعت از شوهر، وجوب مولوی دارد.
This article juridically studies the wife's obedience to husband according to the Holy Quran and hadiths; and it is aimed to specify the scope within which the wife is religiously obliged to obey her husband. The most important verse in this concern which may be referred to is the verse 34 of the Chapter Nisa which in the first phrase، suggests that men are in charge of life and which rationally implies that wife's obedience to her husband is obligatory. In other words، the necessity of obedience which may be understood from the verse is a guiding one; but، because of the rule of "intellectual inference"، its leading necessity may be understood as well. Here to be guiding is not inconsistence with being of leading necessity. In the end، the leading necessity of the wife's obedience to her husband has been taken as being undisputable and because of opposition (obedience as compared to disobedience) it is understood that the scope of obedience concerns obedience in sexual affairs. In hadiths، women are called to obey their husbands in general or seeking for their husbands' permission to perform some devotional ceremonies such as fasting، hajj، or non- devotional ones such as going out of the house or making a vow. Some of these hadiths suggest the rational and guiding necessity of obedience and from some other hadiths in which the scope of husband's permission is specified، it is understood that in enjoyment، husband dominates his wife and in this assumption، obedience to husband is of a leading one.
خلاصه ماشینی:
"تبیین دلیل مسئله از روایات در پیوند با موضوع مورد تحقیق،دو دسته از روایات قابل طرح است: دسته اول،روایاتی که در آنها مسئولیت سرپرستی مرد برخانواده مورد توجه قرار گرفته، در این باره با تأکید فراوان،زنان را به متابعت از شوهر فراخوانده است که متبادر به ذهن از این روایات،همان وجوب عقلی و ارشادی متابعت از شوهر در جهت اداره زندگی است- خصوصا اینکه در برخی روایات،اطاعت به کلمه«فی معروف»مقید شده است-و با توجه به قانون ملازمه میتوان به وجوب مولوی اطاعت زوجه از زوج نیز قائل گردید و همان گونه که بیان شد،این ارشادی بودن منافی مولویت نیست.
در بررسی سند این روایات باید بگوییم همه روایاتی که در این باره وارد شده،معتبرند و از نظر دلالت نیز باید گفت بدون شک در این روایات،ممانعت زن از خارج شدن از منزل به عنوان حقی برای شوهر قرار داده شده است؛ولی باید تبیین شود که آیا در این ارتباط، تعبد خاصی وجود دارد یا معیار نهی از خروج بدون اذن،منافات داشتن خروج زن با حق شوهر است؛بنابراین آنچه در این مجال اهمیت مییابد،بررسی دلالت روایات در این (*)علی بن جعفر فی کتابة عن أخیه قال:سألته عن المرأة الها أن تخرج بغیر إذن زوجها؟قال:«لا و سألته عن المرأة أ لها أن تصوم بغیر إذن زوجها؟قال:لا بأس».
/} با بررسی کلمه«قوامون»و فراز{/«بما فضل اللٰه بعضهم علی بعض»/}روشن شد که حد دلالت آیه شریفه در فراز اول،اعطای مسئولیت سرپرستی و اداره زندگی به مرد است و در این جهت عقلا فرمانبری زوجه از زوج لازم است و به عبارتی،وجوب اطاعتی که این فراز میتواند برآن دلالت داشته باشد،وجوبی عقلی و ارشادی است؛ولی با توجه به قانون ملازمه میتوان به وجوب مولوی آن نیز قائل گردید و ارشادی بودن آن منافی مولویت نیست."