چکیده:
ﺑﺎﻟﻎ ﺑﺮ ﻧﻴﻢ ﻗﺮن اﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮان ﻏﺮﺑﻲ ﺑﺎ ﭘﺪﻳﺪه ی ﺣﻠﻘﻪ ی ﻣﺸﺘﺮک در ﺳﻨﺪﻫﺎی رواﻳﺎت آﺷﻨﺎ ﺷﺪه اﻧﺪ، ﺗﻔﺴﻴﺮﻫﺎﻳﻲ ﻣﺘﻔﺎوت از آن ﻋﺮﺿﻪ ﻛﺮده اﻧﺪ و ﻛﻮﺷﻴﺪه اﻧﺪ ﺑﺎ ﺑﻬﺮه ﮔﻴﺮی از آن، ﺗﺎرﻳﺦ ﭘﻴﺪاﻳﺶ و ﻧﺸﺮ رواﻳﺎت را ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻛﻨﻨﺪ. ﻣﻘﺎﻟﻪ ی ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ روش و روﻳﻜﺮد ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ، ﺗﻔﺴﻴﺮﻫﺎی ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن اﻳﻦ ﭘﺪﻳﺪه را ﺗﺒﻴﻴﻦ و ﭘﻴﺶ ﻓﺮض ﻫﺎی روش ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﻫﺮ ﻳﻚ از اﻳﻦ ﺗﻔﺴﻴﺮﻫﺎ را ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. در اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ آﺷﻜﺎر ﻣﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ دﺳﺖ ﻛﻢ ﺳﻪ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻣﺘﻤﺎﻳﺰ از ﺣﻠﻘﻪ ی ﻣﺸﺘﺮک وﺟﻮد دارد و ﺑﻨﺎﺑﺮ ﻫﺮ ﺗﻔﺴﻴﺮ، ﺗﺎرﻳﺨﻲ ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﺮای ﭘﻴﺪاﻳﺶ و ﻧﺸﺮ رواﻳﺖ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻲ ﺷﻮد. در اﻳﻦ ﺗﻔﺴﻴﺮﻫﺎ، ﺣﻠﻘﻪ ی ﻣﺸﺘﺮک، ﻣﺴﺌﻮل ﺟﻌﻞ و ﻧﺸﺮ رواﻳﺖ ﺑﺮﺷﻤﺮده ﻣﻲ ﺷﻮد، ﻣﺤﺼﻮل ﺟﻌﻞ ﺳﻨﺪﻫﺎ در دوره ای ﻣﺘﺄﺧﺮ ﺗﻠﻘﻲ ﻣﻲ ﮔﺮدد، ﻳﺎ ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﺟﺎﻣﻊ روﺷﻤﻨﺪ رواﻳﺎت ﺑﻪ ﺷﻤﺎر ﻣﻲ آﻳﺪ. ﺗﺎرﻳﺦ ﭘﻴﺪاﻳﺶ ﺣﺪﻳﺚ ﻧﻴﺰ، ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺗﻔﺴﻴﺮﻫﺎی ﭘﻴﺶ ﮔﻔﺘﻪ و ﺑﻪ ﺗﺮﺗﻴﺐ،ﺑﻪ زﻣﺎن ﺣﻠﻘﻪ ی ﻣﺸﺘﺮک ﺑﺎز ﻣﻲ ﮔﺮدد، ﻣﺘﺄﺧﺮ از وی ﺗﻠﻘﻲ ﻣﻲ ﺷﻮد، ﻳﺎ ﻛﻬﻦ ﺗﺮ از او ﺑﻪ ﺷﻤﺎر ﻣﻲ رود. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ، ﻣﻌﻠﻮم ﻣﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ اﺧﺘﻼف ﻳﺎ ﺗﻘﺎﺑﻞ ﺗﺎرﻳﺦ ﮔﺬاری رواﻳﺎت ﺑﻪ ﭘﻴﺶ ﻓﺮض ﻫﺎﻳﻲ ﺑﺎزﻣﻲ ﮔﺮدد ﻛﻪ ﻫﺮﻳﻚ از اﻳﻦ ﺗﻔﺴﻴﺮﻫﺎ ﺑﺮ آن ﻫﺎ اﺳﺘﻮار ﺷﺪه اﻧﺪ.
خلاصه ماشینی:
"ینبل خود اذعان کرده است که دیدگاه او دربارهی تحلیل سندی،دائما در حالo}- به گفتهی ینبل،در بیشتر احادیث،وقتی سندها کنار هم قرار داده میشود،«شبکهای»{o1o}شامل یک«طریق منفرد»،{o2o}از مراجع کهن تا حلقهی مشترک،و طرق متعدد از حلقهیمشترک تا مؤلفان جوامع حدیثی حاصل میشود(نگاه کنید به:نمودار 1).
603p,8,yteicoS dna waL cimalsI,''ecneicS htidaH ni smreT lacinhceT o} &%00706TOMG007G% که وجود حلقهی مشترک تضمینی برای تاریخی بودن آن بخش از سند حدیث است که پساز او قرار میگیرد،زیرا نمیتوان تصور کرد که چندین راوی( شاگردان حلقهی مشترک)همزمان دربارهی یک شخص( حلقهی مشترک)دروغ گفته باشند;اما از نظر او،صرفوجود حلقهی مشترک در شبکهی اسناد،برای اثبات تاریخی بودن آن کافی نیست.
{o7o}علاوهبراین،ینبل معتقد است که ظهور پدیدهی حلقهی مشترک،با پیدایش نظام اسناد به عنوان ابزاربنیادین نقل حدیث در ربع آخر سدهی نخست هجری قمری و پس از فتنهی دوم(یعنی فتنهیعبد الله بن زبیر)همزمان بوده است،{o8o}و این همزمانی،حاکی از«دفاعپذیر»بودن تاریخگذاری{o(1) ,''erutaretiL htidaH ylraE morF dellitsiD ahaquF tsriF s'malsI no setoN emoS'',)2991(medi osla ees;353 p,.
74-32 pp,1,seidutS nretsaE raeN ni srepaP notecnirP ni,''snoitidarT fo gnitaD eht dna ygolotahcsE'',)2991(medI کوک برای تاریخگذاری روایات آخر الزمان از شواهد بیرونی )SDNUORG LANRETXE( بهره گرفته است.
در اینجا،دستکم دو مبنای دیگر به قاعدهی بالا ضمیمهمیشوند:یکی«رشد وارونهی سندها»،و دیگری«برهان سکوت»،که اولی انگیزهی جعلطریق منفرد را شناسایی میکند،و دومی با این استدلال که«اگر حلقهی مشترک حقیقتاحدیث را از کس دیگری شنیده بود،باید نشانهای از آن در شبکهی اسناد دیده میشد»،ایناحتمال را رد میکند که«ممکن است طریق منفرد واقعا مسیر نقل تاریخی حدیث بوده باشد»."