چکیده:
«تقیه» و مباحث مرتبط با آن، در طول تاریخ تشیع، از اهمیت خاصی برخوردار بوده، و بحث های گوناگونی در باره صورت گرفته است. یکی از دیدگاههایی که از قدیم به برخی از بزرگان منسوب شده و از زمان مرحوم صاحب جواهر، با توجه به دفاع ایشان از این نظریه، مورد توجه قرار گرفته، نظریه حذف احادیث تقیه ای توسط اصحاب و محدثان از کتب روایی خود، به ویژه کتب معتبری مانند: الکافی، من لا یحضره الفقیه، تهذیب الاحکام، الاستبصار، وسائل الشیعه و... است. این نظریه از آن جا که در سالهای اخیر نیز مورد اقبال برخی از بزرگان در دوره معاصر قرار گرفته، ما را بر آن داشت آن را در این نوشتار به نقد و بررسی گذاشته و ضمن طرح ایرادات این نظریه، به این نتیجه دست یابیم که در کتب روایی معتبر شیعه، احادیث تقیه ای وجود دارد و فقیه در مقام استنباط باید از جهت صدور نیز روایات را بررسی کامل نماید
خلاصه ماشینی:
یکی از دیدگاههایی که از قدیم به برخی از بزرگان منسوب شده و از زمان مرحوم صاحب جواهر، با توجه به دفاع ایشان از این نظریه، مورد توجه قرار گرفته، نظریه حذف احادیث تقیهای توسط اصحاب و محدثان از کتب روایی خود، به ویژه کتب معتبری مانند: الکافی، من لا یحضره الفقیه، تهذیب الاحکام، الاستبصار، وسائل الشیعه و...
1 این خود شاهدی است که آنان قایل به وجود اخبار تقیهای در بین احادیث هستند؛ ولی از طرفی، از برخی بزرگان نقل شده که آنها آوردن چنین اخباری را در کتب معتبر شیعه نپذیرفته، بلکه آن را انکار نمودهاند.
ایشان در کتاب معارج الاصول، پس از نقل کلام مرحوم شیخ طوسی در باره این که یکی از اسباب ترجیح روایات، مخالفت اهل سنت است، مرجحیت مخالفت عامه را در روایات انکار نموده و این کار را اثبات بحث علمی به وسیله خبر واحد دانسته است.
آیا مقصود از آنها اصحاب اجماع 1 است؟ و منظور کسانی هستند که از سوی ائمه( در زمانهای مختلف مورد تایید قرار گرفتهاند؟ و یا منظور افرادی هستند که بیشترین حدیث را از آن بزرگواران نقل کردهاند؟ ثانیا، گر چه این گروه از اصحاب، اجمالا با روایات و مشرب فقهی ائمه( آشنا بودهاند، اما این نکته به صورت کلی پذیرفته شده نیست؛ زیرا در کتب روایی به بسیاری از احادیث تقیهای و یا محمول بر تقیه برخورد میکنیم که در بین روایان آنها افرادی چون محمد بن مسلم، ابو بصیر، ابن ابی عمیر و...