چکیده:
در باب جنبه های منطقی اصل امتناع تناقض بحث های فراوانی مطرح شده است . به نظر می رسد حصر توجه به زوایای منطقی و عدم تبیین وجودی از اصل امتناع تناقض سبب تبدیل شدن آن به مساله ای صرفا منطقی گردیده که نقش آن در گزاره های فلسفی بیشتر به صورت غیر مستقیم و بالقوه نمایان می شود، در حالی که با تبیین وجودی نحوه ی شکل گیری این اصل بنیادین ، علاوه بر تامین جنبه ی هستی شناختی اصل امتناع تناقض ، در پی توجیه ریشه و مبنای منطقی این اصل ، می توان جایگاه فلسفی آن را نیز تغییر داد. تبیین وجودی اصل امتناع تناقض ناظر به تبیین دو طرف آن ، یعنی وجود و عدم و هم چنین "من " به منزله ی فاعل شناسا است که در نهایت ، منجر به شکل گیری اصل امتناع تناقض در ساحت وجودی فاعل شناسا می گردد و بر این اساس ، فاعل شناسا همه چیز را از دروازه ی امتناع تناقض فلسفی می نگرد.
There has been too much discussion about the law of non-contradiction from logical point of view. It seems that if we do not explain this rule from ontological outlook، it will become merely a logical rule that displays its role and effects indirectly and potentially in philosophical problems. By existential explanation of the law of non- contradiction، we can justify the ontological root of logical aspect of this rule and change its position in philosophical problems. In this relation، we should explain and clarify existence and nonexistence as two components of this rule and its relation to knowing subject. Finally، it will become obvious that this rule actualizes itself in existential domain of the knowing subject and gives a base for viewing and knowing the world.
خلاصه ماشینی:
"با تبیین وجودی اصل امتناع تناقض ، علاوه بر نفی تمایز ما بعد الطبیعی وجود و ماهیت در عالم خارج از ذهن ، تمایز منطقی و مفهومی وجود و ماهیت در ذهن نیز مردود می گردد؛ چون مفهومی به نام ماهیت مجال بروز و ظهور نمی یابد و از ابتدا تنها دو دریچه یعنی وجود و عدم برای نگریستن به عالم خارج از ذهن تحقق دارد و می توان گفت هر امر مورد تصور را می توان تحت این دو مفهوم قرار داد.
٣. به نظر می رسد تبیین مقاله از انتزاع مفهوم مطلق وجود از وجود فاعل شناسا تبیین فلسفی باشد، زیرا: ١- تبیین وجودی اصل امتناع تناقض ، که مهم ترین اصل در میان اصول بوده ، به طوری که رد آن نیز مستلزم پذیرش آن است ، ما را راه می برد به این که در باب شکل گیری این اصل بنیادین ، به تببین وجود و عدم به منزله ی دو طرف تناقض بپردازیم و همین امر نیز در جای خود، ما را به پذیرش علم حضوری و قبول نفس سوق می دهد.
با کدام تعریف از فلسفه و به چه دلیل مباحث مندرج در مقاله از سنخ مسایل فلسفی نیستند؟ ٤- اگر گفته شود مباحث بالا قابلیت بررسی تجربی را ندارند این سخنی پذیرفتنی نیست ، زیرا اهل فن می دانند که این سخن ناظر به دیدگاه تجربه گرایانی است که روش تجربه را به عنوان مبنای فلسفی برگزیده اند و افزون بر نقدهایی که در جای خود بر این سخن وارد شده است خود اصل امتناع تناقض نیز امکان بررسی تجربی را ندارد و اساسا صلاحیت و قابلیت بررسی آن در حیطه ی تجربه و شعبه های علوم تجربی از قبیل روان شناسی رفتار و مانند آن نیست ."