چکیده:
موضوع مقالة حاضر در باب محدودیتهای انتخاباتی انتخابکنندگان و انتخابشوندگان است. در اکثر کشورهای جهان انتخابات بهعنوان تنها راه انتخاب مقامات عالی سیاسی و اجرایی مملکت به رسمیت شناخته شده است. به این معنی که مردم باید با رأی خود و از بین خود، اشخاصی را برای ادارة مسائل مهم کشور انتخاب نمایند. با وجود این، همة اشخاص نمیتوانند در انتخابات شرکت کرده و انتخاب نموده و یا انتخاب شوند بلکه در قوانین انتخاباتی هر کشوری، محدودیتهایی در زمینة انتخاب وجود دارد. بدین صورت که ویژگیها و مشخصههایی از جانب قانونگذار اعلام میشود و افرادی که واجد شرایط اعلامشده باشند، میتوانند در انتخابات شرکت نمایند. این ویژگیها با وجود اینکه در همة کشورها مشترک نیست و تفاوتهایی با یکدیگر دارد، ولی در کل میتوان این محدودیتها را به محدودیتهای جنسی، مالی، نژادی، سنی، تابعیتی، علمی، سابقهای و ... تقسیم نمود. اکثرا هدف قانونگذار از وضع این محدودیتها بالا بردن سطح انتخاب و شایستهگزینی است ولی در بعضی از موارد مشاهده میشود که هدف دولتها از اعمال این محدودیتها انتخاب افرادی است که بیشتر و بهتر اهداف سران حکومت را تأمین نمایند. بررسی دقیق این محدودیتها به این نتیجه رهنمون میشود که برخی از این شرایط موجبات انتخاب بهتر را فراهم میسازد ولی بعضی دیگر از این محدودیتها بهجز اینکه باعث بهوجود آمدن تبعیض و اختلاف و چنددستگی در جامعه میشود نتیجة دیگری نخواهد داشت. هدف این مقاله بررسی این محدودیتها و تبعات ناشی از آنهاست.
خلاصه ماشینی:
"3- ناشایستگی سنی: در قوانین انتخاباتی اکثر مناطق دنیا برای انتخابشوندگان حداقل و حداکثر سنی تعیین میشود که بنا به نظر قانونگذاران کشورهای مختلف متفاوت است که البته این نوع از محدودیت نیز بهجا و شایسته به نظر میرسد، چرا که اگر شخص انتخابشونده از سن پایینتری برخوردار باشد بنا به اقتضای سن خود، احساسات و شور جوانی در تصمیمات و اقدامات وی تأثیر خواهد گذاشت و اشخاص کهنسال و با سنین بالاتر نیز بالطبع به دلیل کهولت سن و تبعات آن معمولا اشتیاق و حوصلة انجام کارهای محوله را نخواهند داشت 3 .
در ازمنة قدیم این محدودیتها دامنة بسیار وسیعی داشت و تنها تعداد بسیار اندکی از این حقوق برخوردار بودند و شرایط اختصاصی برای کاندیداها و یا انتخابکنندگان غیرعادلانه بود، چرا که شرایطی مانند دارا بودن ثروت کلان یا پستهای مهم دولتی یا محدودیتهای جنسی باعث محدودیت تعداد زیادی از مردم میشد و در نتیجه نتایج انتخاباتی را تنها افراد مشخص و محدودی تعیین میکردند.
البته باید گفت که بعضی از محدودیتها برای برگزاری یک انتخابات شایسته و عادلانه لازم و اساسی به نظر میرسند و نباید با بدبینی به همة شرایط محدودکننده نگریست، چرا که مثلا اگر به افرادی که به سن بلوغ نرسیدهاند یا دچار تعادل روانی نیستند و یا اینکه تابعیت کشور مورد نظر را ندارند حق رأی داده شود، مسلما رأی دادهشده توسط آنان بیشتر اثرات تخریبکننده در جامعه خواهد داشت تا اثرات سازنده، زیرا این افراد نمیتوانند افراد شایسته و لایق را انتخاب نموده و هیچ علاقه و دلبستگیای به آن سرزمین نخواهند داشت."