خلاصة:
با تاملی در تفسیر آیه *سنقرئک فلا تنسـی * الّا ما شاء اللّه انّه یعلم الجهر و ما یخفی* (اعلی/6-7)، با مشکلات متعددی مواجه میشویم؛ چرا که مفسران برای تفسیر واژه «نسی» و نیز عبارت «الّا ما شاء اللّه» در آیه بعد دچار تکلف شده و هر یک سعی کردهاند توجیه خاصی برای آن بیاورند تا معنای آیه واضح و قابل فهم و انطباق با عصمت پیامبر9 شود. اما اینگونه توجیهات گاه معقول بوده و گاهی دلیل موجهی برای آن ذکر نشده است. در این نوشتار ابتدا معنای آیه از ابعاد مختلف بررسی گردیده و سپس به ترتیب تاریخی به تبیین نظر مفسران و دیدگاه محدّثان و متکلمان در این خصوص پرداخته و روشن شده است که مباحث مذکور در ذیل آیه با توجه به روند تاریخی و گسترش علم کلام در قرون اخیر بیشترین رشد را داشته و به نظر ارجح نزدیکتر است. .
With a deliberation on the commentary of the āya، ﴾We shall have you recite [the Qur'an]، then you will not forget [any of it] except what Allah may wish. Indeed He knows the overt and what is hidden﴿ (Q. 87:6-7)، we encounter various problems، due to the fact that the exegetes have tasked themselves to provide a specific justification for it so that the āya may be clearly understood as complying with the Prophet’s (S.A.W.) infallibility. However، such justifications have sometimes been reasonable and at other times no justified reasons have been mentioned for it. In this article، first، the meaning of the āya has been studied from different perspectives and the viewpoints of the exegetes، the ḥadīth experts، and theologians have been chronologically dealt with in this respect and made clear that the discourses mentioned under the āya have had the most development with regard to the historical trend and the prevalence of theology in recent centuries and seem to be closer to the most preferable view.
ملخص الجهاز:
در تحلیل این مطلب نخست باید اذعان کرد که آیه یاد شده در خصوص وحی است و همه علما بهاتفاق معتقدند که رسول اکرم9 وحی را فراموش نمیکند؛ علاوه بر این عدهای از علما بر این باورند که آن حضرت گذشته از اینکه در وحی اشتباه نمیکند، همچنان دانسته از فرمان مولی مخالفت نمینماید و این همان معنای عصمت است؛ اما علما دربارۀ اشتباه و خطا در امور غیر وحیانی دودسته شدهاند: برخی قائل به جواز سهو و نسیاناند و برخی قائل به عدم جوازند، ولی حقیقت این است که خصوص نبی اکرم9 و ائمه هدی: در این امور نیز خطا نمیکنند، و اینکه آیه شریفه در مقام امتنان بر پیغمبر اکرم9است و بیانگر آن است که خداوند به گونهای این موهبت را به ایشان عطا فرموده و به گونهای قرآن را به آن حضرت تعلیم نموده که هرگز آن را فراموش نخواهد کرد.
و از آنجا که بیشتر لغتشناسان و مفسران در بیان نظریات خود آن را با سهو خلط کردهاند، ناگزیریم که معنای سهو را نیز بیان کنیم، تا روشن گردد که این دو واژه از همه جهات مترادفاند یا خیر؟ و اگر چنین نیست، اختلاف معانی آنها در چیست؟ و آیا منشأ پیدایش این مسئله آیات قرآن بوده یا احادیث؟ اکثر لغتشناسان ذیل واژه « نسو، نسی» آوردهاند: «نسی» به معنای فراموش کردن است و در این باره اختلافی نیست و ذیل واژه (س، ه، و) آورده: «سها یسهو و سهوا»: فراموش کرد آن را و غفلت نمود؛ «و سها فی صلاته» ترک داد از آن چیزی را یا افزود در آن یا چیزی را در غیر جای آن آورد.