خلاصة:
یکی از مهمترین مسائل فقهی و حقوقی در شریعت مقدس اسلام موضوع ارث است که معمولا در فقه اسلامی مورد بحث قرار میگیرد و سهم الارث زن و مرد و فرزندان و دیگر خویشان مشخص میشود. این موضوع به دلیل طرح آن در آیات متعدد قرآن کریم از سوی قرآنپژوهان نیز مورد عنایت قرار گرفته است و تحقیقات زیادی نسبت به آن صورت گرفته است. یکی از این پژوهشها مقاله «ارث» دایرةالمعارف لیدن از آقای دیوید پاوئرز است که بحث نسبتا کاملی ارائه نموده و به دیدگاههای مختلف مذاهب اسلامی اشاره کرده است. لیکن برخی مواضع این نوشته جای تکمیل، توضیح و نقد وجود دارد که ناقد آنها را مورد کنکاش قرار داده است. توجه به نقاط ضعف مقاله روشن میکند که برخی برداشتهای تفسیری نویسنده از آیات، مناسب نبوده است و برخی اظهار نظرهای او براساس مبانی اهل سنت بوده و دیدگاه فقهای شیعه را مورد توجه قرار نداده است و نیز اینکه نسبت عول از سوی وی به امام علی7 صحیح نیست و اقتباس قانون ارث اسلام از یهود یا روم مردود است.
ملخص الجهاز:
"اما آیا پدر و مادر یا همسر علاوه بر سهمشان از میراث، میتوانند با وصیت از مقدار یکسوم هم ارث ببرند؟ علی الظاهر نه؛ ]14[ زیرا از محمد9 نقل کردهاند که وی در ایام حجة الوداع در سال دهم هجری گفته است: «هیچ وصیتی برای وارث نیست (لا وصیة لوارث)»؛ یعنی شخص مشرف به مرگ حق ندارد برای کسانی که سهمی از میراث دارند و میزان آن در آیاتالمیراث مشخص شده است، وصیتی بر جای گذارد (ابنهشام، سیره، 970)؛ [لذا] از زمان شافعی (د.
دوم اینکه بخشیدن آن سهم جزیی به همسر بر جای مانده که در بخش اول آیة 12 نساء ذکر شده، در اصل ویژة آن موارد استثنایی بوده است که همسر هیچ مهریهای دریافت نکرده است، اما این استثناء در زمان نسلهای بعد از مرگ پیامبر، در ارتباط با انتقال کلی در قوانین ارث که از تمرکز بر وارثان به تمرکز بر سهمبران صورت گرفت، به قاعده تبدیل شد ]28[ (مقایسه کنید با قوانین الحاقی یا جدید، 5306 قانون ژوستینین).
نسخ آیات وصیت پاوئرز در زمینه نسخ آیات وصیت نیز بر پایه بینش اهل سنت سخن گفته است؛ چنان که حنفیه میگوید: وصیت برای اقربای صاحب فرض جائز نیست، چون آیه (کتب علیکم إذا حضر أحدکم الموت إن ترک خیرا الوصیة للوالدین والأقربین) (بقره/ 180) حکم موقتی بوده که با نزول آیات ارث زائل شده است (جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعه، 3/ 141)."