ملخص الجهاز:
"S} (عراقی همدانی) {Sمرید طاعت بیگانگان مشو حافظ#ولی معاشر رندان آشنا باش# حافظامی خور و رندی کن و خوش باش ولی#دام تزویر مکن چون دگران قرآن را# قلندران حقیقت به نیم جو نخرند#قبای اطلس آنکس که از هنر عاری است# زاهدار رندی حافظ نکند فهم چه شد؟#دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند# غلام همت آن رند عافیت سوزم#که در گدا صتفی کیمیاگری داند# هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست#نه هرکه سر بتراشد،قلندری داند# وقت آن شیرین قلندر خوش که در اطوار سیر#ذکر تسبیح ملک در حلقۀ زنار داشت# بر در میخانه رندان قلندر باشند#که ستانند و دهند افسر شاهنشاهیS} {Sوفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم#که در طریقت ما کافری است رنجیدنS} (حافظ) {Sقلندران که به تسخیر آب و گل کوشند#ز شاه باج ستانند و خرقه میپوشند# بخلوتاند و کمندی به مهر و مه پیچند#بخلوتاند و زمان و مکان در آغوشند# بروز بزم سراپا پرنیان و حریر#بروز رزم خود آگاه و تن فراموشند# نظام تازه بچرخ دو رنگ میبخشند#ستارههای کهن را جنازه بر دوشند# دبدبۀ قلندری،طنطنۀ سکندری#آن همه جذب کلیم،این همه سحر سامری# ضرب قلندری بیارسد سکندری شکن#رسم کلیم تازه کن،رونق سامری شکن# قلندریم و کرامات ما جهانبینی است#ز ما نگاه طلب،کیمیا چه میجوئی؟# قلندر میل تقریری ندارد#بجز این نکته اکسیری ندارد# از آن کشت خرابی حاصلی نیست#که آب از خون شبیری(ع)ندارد# قلندر جره باز آسمانها#به بال او سبک گردد گرانها# فضای نیلگون نجیرگاهش#نمیگردد بگردد آشیانها# بیا ساقی بگردان ساتگین را#بیفشان برد و گیتی آستین را# حقیقت را به رندی فاش کردند#که ملا کم شناسد رمز دین را# الا ای کشه نامحرمی چند#خریدی از پی یک دل غمی چند# ز تأویلات ملایان نکوتر#نشستن با خودآگاهی دمی چندS} (اقبال لاهوری) حسین هروی و قلندرنامۀ او دربارهی گروه قلندریه بعضی از رسایل منثور و منظوم در کتابخانههای دنیا موجود و مضبوط است و از آنجمله است مثنوی قلندرنامه امیر سید حسین حسینی هراتی(م 718 ن)در 44 بیت."