خلاصة:
بررسی فعالیت ها و اقدامات دولت ها و حکومت ها در گسترش یک دین یا مذهب و یا ایجاد و گسترش فرهنگ و تمدن، اهمیت فراوانی دارد. در این میان اهمیت دولت سربداران، از نخستین دولت های شیعی امامی در ایران، به لحاظ نوع دین و مذهب، مکان جغرافیایی، آرمان ها و انگیزه های شروع قیام، دو چندان می باشد، تا جایی که می توان ادعا نمود تشکیل دولت صفویه و تغییر مذهب در ایران، ریشه در دگرگونی های مذهبی و فرهنگی داشت که دولت سربداران در ایران به وجود آوردند. این نوشتار درصدد بررسی نقش این دولت در گسترش مذهب تشیع و تمدن اسلامی است و با روش توصیفی و تحلیلی به این نتیجه می رسد که این دولت با اقداماتی در حوزه فرهنگ و دانش، اعتقادات مذهبی، رفتار و رابطه حاکمان با مردم و عملکرد سیاسی، اقتصادی و عمرانی، به پایداری و گسترش مذهب تشیع در ایران و پیشرفت تمدنی در منطقه خراسان مدد رسانده است.
ملخص الجهاز:
سربداران، گسترش تشیع، گسترش تمدن، خراسان، دولت شیعی طرح مسئله مطالعه عملکرد دولتها و حکومتها در گسترش یک دین یا مذهب و یا ایجاد و گسترش فرهنگ و تمدن، بسیار بااهمیت است و مطالعات کاربردی در این زمینه، میتواند روشنگر مسیر دانشجوی دکتری تاریخ و تمدن اسلامی دانشگاه معارف اسلامی.
بنابراین، برای تحقق این هدف، بیهق یا سبزوار را که از قدیم، مردم آن به تشیع اشتهار داشتند، مرکز حکومت خود قرار دادند و دست به اقداماتی چون دعوت از علمای شیعی به مرکز حکومت سربداران، انتشار کتب مرتبط با مذهب تشیع، تشویق شعرای شیعی و حمایت از قیامهای شیعی و یا همسو با آرمانهای سربداران زدند و با مبارزه و مقاومت در برابر حملات و هجوم دول سنیمذهب همسایه، از حیات دولت تشیع، حمایت کردند.
3 این آموزهها کموبیش تا اواخر دولت سربداران امتداد پیدا کردند، تا جایی که در زمان حکومت خواجه علی مؤید، مردم سبزوار به دستور خواجه علی، هر آژند، قیام سربداران، ص 41.
5 درمورد خواجه شمسالدین علی نیز نقل میکنند رفتارش بهگونهای بود که حاکمیتش خواست همه مردم و دو جناح سربدار و شیخیان بود، 6 و در کفایت به مرتبهای بود که با غسالان شهر (در طعام) شریک میشد 7 و بین خود و مردم فاصلهای ایجاد نکرد 8 و هرآنچه از مالیات ولایات عاید حکومت میگشت، بین سربداران تقسیم مینمود.
تا جایی که حتی اسفزاری نیز در روضات الجنات، با آنکه غالبا در مقام ذم سربداران شیعه و مدح دشمنانشان است، در گزارش حملات ملک غیاثالدین پیرعلی به نیشابور، زبان به مدح رفتار خواجه علی مؤید با مردم گشوده، و او را از میان «سربداریه» به رعایت رعیت و مردمداری، و اخلاق مرضیه، ممتاز دانسته و سرآمد آن دودمان خوانده است.