خلاصة:
مباحث این مقاله حول دو محور اصلی است. محور اول به ملاحظاتی روش شناختی در باب استفاده از مفاهیم فیزیکی و ترمودینامیکی در اقتصاد، مقایسهآن ها با یک دیگر، و نقد آن ها می پردازد. محور دوم به استفاده از رویکرد ترمودینامیک در نظام توزیعی سرمایه داری می پردازد. در این زمینه، با تکیه بر مفهوم آنتروپی از دیدگاه مکانیک آماری و با استفاده از دو مدل قانون حداکثرسازی آنتروپی (توزیع ثروت بولتزمن) و همچنین مدل ترمودینامیکی فرایند کارنو، توزیع ثروت در نظام سرمایه داری تبیین می شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بر طبق قانون حداکثرسازی آنتروپی، اقلیت ثروت مند جامعه در وضعیت حداکثر آنتروپی قرار ندارند و در نتیجه ، وضعیت آن ها انحرافی از وضعیت مانای توزیع ثروت در جامعه است، همچنین طبق مدل کارنو حداکثرسازی کارایی در فرایند تولید مستلزم حداکثرسازی شکاف عایدی طبقات ثروت مند با دست مزد طبقات کم درآمد است و این امر منجر به افزایش شدید و روزافزون شکاف ثروت در اغلب کشورهای نظام سرمایه داری شده است.
ملخص الجهاز:
" در اﺳﺘﻔﺎدة اﺳﺘﻌﺎری از ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ ﺗﺮﻣﻮدﻳﻨﺎﻣﻴﻜﻲ در اﻗﺘﺼـﺎد، ﻧﺨﺴـﺖ ﻣﺘﻨـﺎﻇﺮ ﺑـﺎ ﻣﻘـﻮﻻت ﺗﺮﻣﻮدﻳﻨﺎﻣﻴﻜﻲ از ﻗﺒﻴﻞ اﻧﺮژی، آﻧﺘﺮوﭘﻲ، دﻣﺎ، ﮔﺮﻣﺎ، و ﻛـﺎر ﻣﺘﻐﻴﺮﻫـﺎی اﻗﺘﺼـﺎدی ﺑـﻪ ﺗﻨﺎﺳـﺐ ﺑﺮﺧﻲ وﻳﮋﮔﻲﻫﺎی ﻣﺸﺘﺮک ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻣﻲﺷـﻮد و ﺳـﭙﺲ ﻧﺘـﺎﻳﺞ و دﻻﻟـﺖﻫـﺎی ﻣﺮﺑـﻮط ﺑـﻪ اﻳـﻦ ﻣﻘﻮﻻت در ﺣﻮزة ﺗﺮﻣﻮدﻳﻨﺎﻣﻴﻚ از ﻗﺒﻴﻞ ﻗﺎﻧﻮن اول (ﻗﺎﻧﻮن ﺑﻘﺎی اﻧﺮژی) و ﻗﺎﻧﻮن دوم (ﻗﺎﻧﻮن آﻧﺘﺮوﭘﻲ) ﺑﻪ اﻗﺘﺼﺎد ﺗﻌﻤﻴﻢ داده ﻣﻲﺷﻮد و ﻣﺒﺘﻨﻲﺑﺮ آﮔـﺎﻫﻲ ﺣـﺎﻛﻢ از ﭘﺪﻳـﺪارﻫﺎی اﻗﺘﺼـﺎدی، ﺗﻔﺴﻴﺮی از اﻳﻦ ﻧﺘﺎﻳﺞ اراﺋﻪ ﻣﻲﺷﻮد.
ﭘـﺎرﺗﻮ در ﻛﺘﺎب ﻛﻼﺳﻴﻚ ﺧﻮد ﺑﺎ ﻋﻨﻮان آﻣﻮزة اﻗﺘﺼﺎد ﺳﻴﺎﺳﻲ (7981)، ﺗﻮزﻳﻊ ﺛﺮوت در ﺟﺎﻣﻌـﻪ را ﺑﺮرﺳﻲ ﻛﺮد و ﺑﻪ اﻳﻦ ﻧﺘﻴﺠﻪ رﺳﻴﺪ ﻛﻪ ﺗﻮزﻳﻊ ﺛﺮوت در ﻣﻴﺎن ﺛﺮوتﻣﻨﺪان از ﻗـﺎﻧﻮن ﺗـﻮاﻧﻲ ( )Power-Lawﺗﺒﻌﻴﺖ ﻣﻲﻛﻨﺪ: ~ Pﺗﻌﺪاد ﻧﺮﻣﺎلﺷﺪة اﻓﺮاد ﺑﺎ درآﻣﺪ nاﺳﺖ و ﺗـﻮان vﺷـﺎﺧﺺ ﭘـﺎرﺗﻮ ﻧﺎﻣﻴـﺪه ﻣـﻲﺷـﻮد.
در ﻛﻨﻔﺮاﻧﺲ ﻓﻴﺰﻳﻚ اﻗﺘﺼﺎدی ﻛﻠﻜﺘﻪ (5002) ﺑﺮ اﻳﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ اﺟﻤﺎع ﺻﻮرت ﮔﺮﻓـﺖ ﻛـﻪ ﺗﻮزﻳـﻊ ﺛﺮوت اﻗﻠﻴﺖ ﺛﺮوتﻣﻨﺪ ﺟﺎﻣﻌﻪ (ﺷـﺎﻣﻞ 3 درﺻـﺪ ﻛـﻞ ﺟﻤﻌﻴـﺖ ﺟﺎﻣﻌـﻪ) از ﺗﻮزﻳـﻊ ﺗـﻮاﻧﻲ ﭘﺎرﺗﻮﻳﻲ ﺗﺒﻌﻴﺖ ﻣﻲﻛﻨﺪ و 79 درﺻﺪ ﻛﻢدرآﻣﺪ ﺟﺎﻣﻌﻪ از ﺗﻮزﻳﻊ ﻧﻤﺎﻳﻲ ﻳﺎ ﻧﺮﻣﺎل ـ ﻟﮕﺎرﻳﺘﻤﻲ ﻳﺎ ﮔﺎﻣﺎ ﻳﺎ ﺗﻮزﻳﻊ اﻧﺮژی ﺑﻮﻟﺘﺰﻣﻦ ـ ﮔﻴﺒﺲ در ﻓﻴﺰﻳﻚ ﭘﻴﺮوی ﻣﻲﻛﻨﺪ.
ﺑﺮای ﺗﻮﺿﻴﺢ ﻋﻠﺖ ﺗﺒﻌﻴﺖ دﻧﺒﺎﻟﺔ ﺑﺰرگ ﺗﻮزﻳﻊ ﺛﺮوت (ﻣﺮﺑﻮط ﺑـﻪ اﻗﻠﻴـﺖ ﺛـﺮوتﻣﻨـﺪ) از ﻗﺎﻧﻮن ﺗﻮاﻧﻲ ﭘﺎرﺗﻮﻳﻲ ﻣﺤﻘﻘﺎن »اﻗﺘﺼﺎد ﻓﻴﺰﻳﻚ« ﺗﻮﺿﻴﺤﺎت ﻣﺘﻔﺎوﺗﻲ اراﺋﻪ دادهاﻧﺪ: ﭼـﺎﺗﺮﺟﻲ و ﻫﻤﻜﺎران (5002) ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﺳﺘﻌﺎرة ﮔﺎز اﻳﺪﺋﺎل آن را ﺑﻪ ﭘـﺲاﻧـﺪازﻫﺎی ﺗﺼـﺎدﻓﻲ ﻧﺴـﺒﺖ دادهاﻧﺪ.
1 ﺗﻮزﻳﻊ ﺛﺮوت ﺑﻮﻟﺘﺰﻣﻦ در اﻳﻦ وﺿﻌﻴﺖ، ﺳﻴﺴﺘﻢﻫﺎی ﺗﺼﺎدﻓﻲ ﺑﺎ اﺣﺘﻤﺎل Pﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻗﻴﺪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺣﺪاﻛﺜﺮ ﻣﻲﺷﻮد: ∑ ! (2) ∑ ﻟﮕﺎرﻳﺘﻢ اﺣﺘﻤﺎل و ﻳﺎ ﻫﻤﺎن آﻧﺘﺮوﭘـﻲ اﺳـﺖ ﻛـﻪ ﻧﺴـﺒﺖ ﺑـﻪ ﻗﻴـﺪ ﻛﻪ ⁄1 ﻣﻌﺎدل درآﻣﺪ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﺳﺮاﻧﻪ اﺳﺖ."