خلاصة:
شهر دهانه ی غلامان سیستان، یکی از محوطه های شناخته شده و کلیدی در بخش شرقی امپراتوری هخامنشی به شمار می رود. نمایندگان ساتراپ زرنکه (سیستان) بر پلکان های شرقی آپادانای تخت جمشید در حال آوردن هدایایی مانند گاو و سپرهای بلند نقش گردیده اند. علاوه بر این، نمایندگان سایر ساتراپی های شرقی مانند هندیان، آراخوزیه و گنداریان نیز در حال حمل هدایای خود به بارگاه شاهی هستند. هم اکنون شرقی ترین ایالات این امپراتوری ایرانی در خارج از مرزهای کنونی آن و در کشورهای افغانستان، پاکستان و هند واقع شده است. متون کتیبه ها و نقش برجسته های هخامنشی، آشکارا بیانگر اهمیت ایالت های شرقی امپراتوری از جمله ساتراپ های هنیدوش، آراخوزیایی و گنداریان است. تکرار اسامی آن ها پس از مراکز حکومتی در فهرست های ایالتی، همچنین عمل جسورانه مسلح بودن آن ها در برخی نقوش و اخذ مالیات سنگین از ایالات شرقی جملگی بیانگر اهمیت سیاسی این بخش از امپراتوری است.
کاوش های صورت گرفته در سیستان، پاکستان و افغانستان بسیاری از زوایای گنگ و مبهم تاریخی این ایالات را نمایان ساخت و نشان داد که ساتراپی های مذکور علاوه بر ارتباطات فرهنگی نزدیک با یکدیگر، در بسیاری از زمینه های تمدنی و سیاسی بر هم کنش های فراوانی داشته اند؛ به گونه ای که با مشاهده ی آثار هم دوره در محوطه های باستانی این ساتراپی ها، می توان یگانگی فرهنگی را آشکارا در بین آن ها مشاهده نمود. برای این منظور، محوطه های باستانی بلمبت، اکرا و چارسدا در پاکستان که لایه های هخامنشی دارند، با محوطه ی نادعلی (سرخ داغ) در افغانستان و محوطه ی هخامنشی دهانه ی غلامان در سیستان مورد مطالعه قرا گرفتند وسفالینه های آن ها با یکدیگر از نظر تکنیک و ویژگی های فنی و شکلی، هدف مقایسه های گونه شناختی قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعات نشان داد که سیستان در دوره ی هخامنشی بیش از نواحی داخلی ایران، با مناطق شرقی ارتباط و پیوند داشته است.
The city of DahaneQolaman inSistan is one of the known archaeological sites in the eastern part of the Achaemenid Empire. The representatives of Zranka satrap (= state) have been carved on the east steps of the great hall of Persepolis bringing cows and long shields as gifts. Moreover، representatives of the other eastern states such as Indians، Arachosia and Gandarians are also carrying their gifts to the imperial court. Nowadays، the eastern states of this Iranian Empire are located outside the current borders of it in Afghanistan، Pakistan and India.Achaemenid inscriptions and bas-reliefs clearly indicate the importance of the empire’s eastern states includingHindush، Arachosia and Gandarians. The political importance of this part of the empire is shown through the repetition of their names immediately after the governmental centers in the list of the states، their men being armed in some carvings as well as heavy taxes paid by them. The excavations carried out in Sistan، Pakistan and Afghanistan showed many historical unknown angles of these states and revealed their close cultural relations as well as civil and political interactions which allow us observe a cultural unity among them by looking at their contemporary old artifacts. For this purpose، the archaeological sites of Balambat، Achra and Charsada which have Achaemenid layers were studied archaeologically alongside with Nad Ali (SorkhDaq) in Afghanistan and DahaneQolaman in Sistan. Finally، their potteries were compared typologically from the point of form، technique and technical specifications. The results of this study showed that Sistan had more links to the eastern states of the empire than the internal parts.
ملخص الجهاز:
بـراي ايـن منظور، محوطه هاي باستاني بلمبت ، اکرا و چارسدا در پاکستان که لايه هاي هخامنشي دارند، با محوطه ي نادعلي (سرخ داغ ) در افغانستان و محوطـه ي هخامنـشي دهانـه ي غلامـان در سيستان مورد مطالعه قرا گرفتند وسفالينه هاي آن ها با يکديگر از نظر تکنيک و ويژگيهـاي فني و شکلي، هدف مقايسه هاي گونه شناختي قرار گرفت .
در واقع مهمترين ماده ي فرهنگي به دست آمده از محوطه ي دهانه ي غلامان پس از معماري، سفال آن است که اين موضوع مـيتوانـد در گاهنگاري محل و نيز ساير مسائل باستان شناسانه ي آن مؤثر واقع شود.
هيأت نمايندگان آرخوزيايي/ رخج بر پلکان آپاداناي تخت جمشيد (کخ ، ١٣٨٣: تصوير ٧١) مقايسه گونه شناختي سفال هاي دهانه ي غلامان با ساتراپيهاي شرقي الف .
ايـن کاسـه بـا نمونـه اي از نـادعلي افغانـستان و دوره ي هخامنشي بلمبت پاکستان (Balambat IV)و همچنـين تـل تخـت پاسـارگاد (اسـتروناخ ، ١٣٧٩: شکل ١٠٧: ٩) از جنبه ي ريخت شناسي لبه و همچنين ساختار زاويه دار بودن ظـرف قابل مقايسه است .
اين کاسه از ساختمان شماره ٦ دهانه ي غلامان به دست آمده و به شيوه ي چرخساز ساخته شده است .
خميره ي اين ظـرف کـه از سـاختمان شماره ١٥ دهانه ي غلامان به وسيله ي هيأت باستان شناسي ايراني به دست آمـده ، قهـوه اي تيره است و لايه رقيقي به رنگ نخودي روشن بخش بيروني آن را پوشانده است .