خلاصة:
جردن هوارد سوبل در مقاله ۱۹۸۷، و سپس در کتاب ۲۰۰۴ خود، نشان داد که استدلال هستی شناسیک جدیدی که گودل در سال ۱۹۷۰ پیشنهاد کرد با شکست وجهی مواجه است و درواقع صحیح نیست. سی. انتونی اندرسون در سال ۱۹۹۰ اصلاحاتی پیشنهاد کرد و در آن راه را بر اثبات قضایای سوبل بست و نشان داد که می توان روایتی از استدلال گودل داشت که با شکست وجهی مواجه نباشد. اما گراهام آپی با نقیضه ای که در سال ۱۹۹۶، و سپس ۲۰۰۰، مطرح ساخت نشان داد که استدلال هنوز نتایج نامطلوبی دارد و همچنان می توان در صحت آن شک داشت. الکساندر پراس نیز در مقاله ۲۰۰۹ خود از چند استدلال هستی شناسیک گودلی دفاع کرد که در برابر این نقیضه مصون هستند. در این مقاله، پس از اشاره ای کوتاه به استدلال هستی شناسیک گودل (روایت اسکات)، به انتقادات سوبل، اصلاحات اندرسون، نقیضه آپی و درنهایت استدلال هایی که پراس مطرح کرده است خواهم پرداخت.
In his 1987 paper، Jordan Howard Sobel showed that Gödel’s ontological argument faces modal collapse and، therefore، it is not sound. C. Anthony Anderson، in his 1990 paper، proposed an amended version of the argument in which modal collapse is blocked. In his parody، Graham Oppy، however، cast a serious doubt on the soundness of Anderson’s version. Alexander Pruss، however، in his 2009 paper، endeavored to block this parody by proposing some new Gödelian ontological arguments. In this paper، I will be trying to inquire into Gödel’s ontological argument، Sobel’s objections، Anderson’s emendations، Oppy’s parody، and Pruss’ ontological arguments.
ملخص الجهاز:
"اﺳﺘﺪﻻل ﻫﺴﺘﻲﺷﻨﺎﺳﻴﻚ ﮔﻮدل ﻫﻤﺎنﻃﻮر ﻛﻪ اﺷﺎره ﺷﺪ، رواﻳﺖ اﺳﻜﺎت از اﺳﺘﺪﻻل ﻫﺴﺘﻲﺷﻨﺎﺳﻴﻚ ﮔﻮدل دارای ﭘـﻨﺞ اﺻـﻞ ﻣﻮﺿﻮع، ﺳﻪ ﺗﻌﺮﻳﻒ، و ﺳﻪ ﻗﻀﻴﻪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﺘﻴﺠﺔ ﻧﻬﺎﻳﻲ آن در ﻗﻀﻴﺔ ﺳﻮم ﺑﻴﺎن ﻣـﻲﻛﻨـﺪ ﻛـﻪ 2 ﺿﺮورﺗﺎ ﻣﻮﺟﻮدی ﺧﺪای ـ ﮔﻮﻧﻪ وﺟﻮد دارد: ( P)¬Φ ( ↔ ¬P )Φ اﺻﻞ ﻣﻮﺿﻮع 1: ( P)Φ ( & ∀x[Φ ) x( → Ψ ) x(] → P)Ψ اﺻﻞ ﻣﻮﺿﻮع 2: ( P )G اﺻﻞ ﻣﻮﺿﻮع 3: ( P )Φ ( → P )Φ اﺻﻞ ﻣﻮﺿﻮع 4: ( P) NE اﺻﻞ ﻣﻮﺿﻮع 5: ] (G)x( « " F [P)F ( ® F )x ﺗﻌﺮﻳﻒ 1: ]]]( ΦEss. x ↔ [Φ ) x( & ∀Ψ[ Ψ ) x( → ∀y[Φ ) y ( → Ψ ) y ﺗﻌﺮﻳﻒ 2: ](NE ) x( ↔ ∀Φ[ΦEss. x → ∃xΦ ) x ﺗﻌﺮﻳﻒ 3: (P )Φ ( → ◊∃xΦ ) x ﻗﻀﻴﺔ 1: (◊∃xG ) x ﻗﻀﻴﺔ ﻓﺮﻋﻲ: G ) x( → GEss. x ﻗﻀﻴﺔ 2: و درﻧﻬﺎﻳﺖ، ﻧﺘﻴﺠﺔ اﺳﺘﺪﻻل اﻳﻦ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد ﻛـﻪ ﺿـﺮورﺗﺎ ﻣﻮﺟـﻮدی ﺧـﺪای ــ ﮔﻮﻧـﻪ وﺟﻮد دارد: (∃xG) x ﻗﻀﻴﺔ 3: 3.
1 ﻗﻀﻴﺔ 4 اﻳﻦ ﻗﻀﻴﻪ ﺑﻴﺎن ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻣﻮﺟﻮد ﺧﺪای ـ ﮔﻮﻧﻪ ﻓﻘﻂ دارای وﻳﮋﮔﻲﻫﺎی ﻣﺜﺒﺖ اﺳﺖ: ](G ) x( → ∀Φ[Φ ) x( → P)Φ 4 اﺛﺒﺎت: ﺑﺮای اﺛﺒﺎت اﻳﻦ ﻗﻀﻴﻪ ﺑﻪ ﺑﺨﺶ ﺗﻨﻬﺎ اﮔﺮ اﺻﻞ ﻣﻮﺿﻮع 1 و ﺗﻌﺮﻳﻒ 1 ﻧﻴﺎز دارﻳﻢ."