خلاصة:
مانع یا رافع بودن عواملی همچون صغر نسبت به مسئولیت کیفری، نتیجه عینی و عملیاتی ندارد، اما دست کم در اعتقاد به تحقق مسئولیت کیفری مرتکب و سپس، رفع مجازات وی یا عدم تحقق مسئولیت کیفری و در نتیجه، عدم مجازات وی اثرگذار است. گزاره هایی همچون عقل، بلوغ، قصد و اختیار یا اجزای تشکیل دهنده عنصر معنوی هستند یا اجزای تشکیل دهنده اهلیت جزایی. اگر این گزاره ها، اجزای تشکیل دهنده عنصر معنوی هستند، بدون آن ها عنصر معنوی به عنوان یکی از عناصر سه گانه لازم برای تحقق جرم کامل نمی شود و جرمی محقق نشده و در نتیجه، مسئولیتی به وجود نخواهد آمد. اگر عنصر معنوی صرفا عمد در جرائم عمدی و تقصیر جزائی در جرائم غیرعمدی تعریف شود، که نظر درست نیز همین است، گزاره های پیش گفته به عنوان اجزای اهلیت جزائی بررسی می گردند که تحقق آن یکی از لوازم ایجاد مسئولیت کیفری است. البته باید توجه نمود که مسئولیت کیفری در صورتی محقق می گردد که علاوه بر وقوع رفتار مجرمانه (حاوی عناصر سه گانه قانونی، معنوی و مادی) و وجود اهلیت جزایی (شامل عقل، بلوغ، قصد و اختیار)، علل خاص (علل موجه جرم و عوامل مانع مسئولیت کیفری) نیز وجود نداشته باشد.
Although discussing factorslikeminority as impeding or excusing factors of criminal responsibility does not have any tangible and objective results، it has a role in believing in realization of criminal responsibility of the perpetrator and then elimination of his punishment، or lack of realization of criminal responsibility and consequently refusing to punish him. Elements such as reason، maturity، intention، and free will are either the constituents of mental element or the constituents of criminal capacity. If these elements are considered as the constituents of mental element، the latter as one of three elements necessary for realization of crime would not be completed without them. So there is no crime and there is no responsibility. If mental element is defined as mere intention in intentional crimes and criminal fault in unintentional crimes، the previous elements should be discussed as elements of criminal capacity the realization of which considered as one of the concomitants of creation of criminal responsibility. However it is noteworthy that criminal responsibility is established when there exits criminal act next to criminal capacity while specific causes (including justifying causes of crime and factors impeding criminal responsibility) are absent.
ملخص الجهاز:
"به عبارت دیگر، آیا مسئولیت کیفری انسان مشروط به تحقق شرایط خاصی است یا اطلاق عنوان انسان به یک موجود ولو اینکه وی صغیر، مجنون یا خواب باشد، برای مسئول شدن وی به جهت کیفری کافی است ؟ در پاسخ به این سؤال که به خصوص ، در مورد مسئولیت صغار و مجانین مطرح است ، گروهی راه افراط را پیموده اند و نظرهای خاصی را طرح کرده اند؛ مثلا اینکه صغار و مجانین اصولا مخاطب امر و نهی جزایی نبوده ، از شمول قوانین کیفری خارج اند و حکمی شبیه حکم جمادات و حیوانات را دارا هستند، (صیفی، ١٩٦٧م ، ص ٤٠٩)؛ یا اینکه رفتار صغار و مجانین بیشباهت به کنش های شرطی و غیرارادی نیست (عوض ، ١٩٨٥م ، ص ٤٣٣) و یا بخشی از این استدلالات را به عنوان مبنای عدم پذیرش مسئولیت افراد پیش گفته طرح نموده اند (محمود، ١٩٦١م ، ص ٣٧٤).
اما اگر پاسخ مثبت باشد و گفته شود عنصر معنوی یعنی عمد و خطای جزایی بدون عقل هم تحقق مییابد و نیازی به عقل برای تحقق آن نیست ، آنگاه سؤال خواهد شد که تحقق عنصر معنوی در این حالت و به تبع آن ، وقوع جرم برای اثبات مسئولیت کیفری کافی است ؟ به عبارت دیگر، اگر پذیرفته شود که تحقق عنصر و رکن معنوی و در ادامه وقوع جرم بدون نیاز به عقل امکان پذیر است -که البته این ادعا در جای خود محل تأمل است - این موضوع سبب اثبات مسئولیت کیفری مرتکب نخواهد شد؛ زیرا برای تحقق مسئولیت کیفری علاوه بر وقوع عمل مجرمانه که در گرو تحقق ارکان سه گانۀ قانونی، مادی و معنوی است ، وجود اهلیت جزایی و نبود علل خاص نیز مورد نیاز است که مواردی همچون جنون ، صغر و..."