خلاصة:
کشف و کرامات یکی از اصول مهّم تصوّف است و صوفیان معتقدند که حقیقت را حجابهایی فراوان مستور ساخته است که تنها راه دریدن آن و رسیدن به حقیقت ناب، راه کشف و شهود است و برای آنکه چنین توفیقی حاصل شود باید مقدّمات معنوی آن را از قبیل متابعت خدا و رسول، صدق باطن، مبارزه با نفس، استمرار در عقیده، در کنار دیگر مقدّمات عملی، نظیر تحمّل ریاضتهایی مانند بیخوابی، دوری از جمع، چلّه نشستن، کم خوردن بلکه هیچ نخوردن و روزه های طولانی فراهم آورد تا خداوند دریچههای اسرار را بگشاید و حقایق را به جلوه درآورد. در ضمن انکشافهای عرفانی، حالاتی نیز بر عارفان رخ میدهد که نتیجهاش بیان سخنانی غیرعادّی است که از آن به عنوان شطح و طامات نام میبرند و یا به مرور واجد قدرتهایی میشوند که میتوانند پیشگویی و پیشبینی کنند یا به مداوای بیماران بپردازند و یا طبیعت اجسام و اشیا را منقلب سازند که مجموعة این عوالم را خوارق عادت مینامند. اینکه کشف و کرامات چیست؟ چه انواعی دارد، و علل پدیداری آنها کدامست و سود و زیان مساله چگونه میباشد موضوع بحث این مقاله است.
ملخص الجهاز:
کشف و کرامات و خوارق عادات منصور ثروت * چکیده کشف و کرامات یکی از اصول مهم تصوف است و صوفیان معتقدند کـه حقیقـت را حجابهـایی فـراوان مستور ساخته است که تنها راه دریدن آن و رسیدن به حقیقت ناب، راه کشف و شهود است و برای آنکه چنین توفیقی حاصل شود باید مقدمات معنوی آن را از قبیل متابعت خدا و رسول، صدق باطن ، مبارزه با نفس ، استمرار در عقیده، در کنار دیگر مقدمات عملی، نظیر تحمل ریاضتهایی ماننـد بیخـوابی، دوری از جمع ، چله نشستن ، کم خوردن بلکه هیچ نخوردن و روزههای طولانی فراهم آورد تا خداوند دریچه هـای اسرار را بگشاید و حقایق را به جلوه درآورد.
» (عین القضات بیتا: ٢٤٩-٢٥٠) عطار نیز به صراحت مینویسد: وقتی برای انبیا معجزات رخ میدهـد چـرا بایـد در کارهـای شگفت اولیا تردید کرد: «مرا عجب آید از کسیکه روا دارد کـه از درختـی انـی انـا الله ، برآیـد، و درخت در میان نه ، چرا روا نبود که از حسین انا الحـق برآیـد و حسـین در میـان نـه ؟» (تـذکرة الاولیاء ١٣٧٢: ٥٨٤) باز عطار پس از ذکر کرامت حبیب عجمی که فرزند بیخبر از مادر را بوسیلۀ باد به او رساند، به معترض احتمالی هشدار میدهد: «اگر کسی گوید که باد چگونه آورد؟ بگوی چنانکه شادروان سلیمان را یک ماهه راه به یک روز میبرد و تخت بلقیس را به طرفـۀ العینـی بـه سـلیمان بـاز رساند.
» (همان : ٥٨٤) ولی کیست در باب کشف و کرامات ، صوفیه معتقدند که این شرف شامل حال عموم مردم نمی شـود و حتـی در میان اهل سلوک نیز چنین سعادتی از آن همگان نیست .