خلاصة:
در این نـوشتار کـوشش شده تا بخشی از دیدگاه های آقای مصـطـفـی حـسـیـنـی طباطبائی در مقاله «نقش ترجمه و تفسیر در فهم قرآن» پیرامون نقد اخباریان مورد تامل قرار گیرد و نشان داده شود که شیوه ای که ایشان در نقد آنان برگزیده نه تنها از نظر محتـوا بلکه از جهـت روش علمی نقد مخـدوش است .و هم چنین بـا ارائه شواهدی اثبات شده که روش ایشان در کیفیت رجوع به قرآن و نحوu تعیین مصادیق روایات مخالف قرآن هم با شیوu اصول گرایان تفاوت اساسی دارد،همان طور که قرائت ایشـان از روش تفسیر قـرآن به قـرآن با روش امثال بـزرگانی چـون صاحب تفسیر المیزان مغایر است
ملخص الجهاز:
"تذکر این نکتـه ضـروری است که راقم این سطور در صـدد دفـاع از روش أخباریـان نیست و به آنان اشکالات متعددی دارد و در این نوشتار فقط بر سر آن است که نکات زیر را بررسی نماید: اولا:آیا نویسنده از آراء أخباری ها در فهم و تفسیر قرآن،گزارش صحیح یا دست کم دقیقی ارائه داده است ؟ ثانیـا:آیا شیـوه ای که ایشان برای اثبات مـدعا در پیش گـرفته ـ بـرهان خلف ـ از نظـر علمی شیوu موجهی است ؟ ثالثا:آیا روشی که نویسنده آراء أخباریین را به نقد کشیده با موازین نقد نظریات علمی سازگار است ؟ رابعا:بر فـرض که اشکالات نویسنده بر أخـبـاری ها وارد باشد،آیا از عـبـارات شیخ طوسی و مرحوم طبرسی (ره ) استفاده می شود که این دو عالم اصول گرا نیز همین ایرادات را بر آنان دارند؟ خامسا:آیا روش اندیشمندان اصولی در مراجعه به قرآن با روشی که نویسنده در این زمینه دارد مطابقت دارد؟ نقاط اشتراک و افتراق این دو روش در چیست ؟ پرسش نخست اما نخستین پـرسش این بـود که :گزارش نویسنده از شیـوه عالمان أخبـاری در فهم و تفسیر قـرآن مبنی بر این که آنـان قـرآن را بدون حدیث غیر قابل فهم می دانند،تـا چـه حـد درست یا دقیق است ؟بـرای پاسخ این سـؤال بهتر است سخن دو عالـم بـرجسته أخبـاری مرحوم سید نعمت الله جزائری (ره )ـ م١١١٢ق ـ١ و مرحوم شیخ یوسف بحرانی(ره )ـ م ١١٨٦ ق ـ ٢ را ملاحظه کنیم ."