ملخص الجهاز:
"در این فرمان نکات زیر به طور مشروح مورد تأکید قرار گرفته است: 1ـ اعتلای شریعت اسلامی و نشر تشیع که زمینه ساز ظهور حضرت صاحبالامر است، هدف سلطنت صفوی است؛ 2ـ این هدف جز با متابعت و پیروی از علمای دین به دست نمیآید؛ 3ـ محقق کرکی در این زمان بزرگترین عالم شیعی و نایب امام زمان است؛ 4ـ شاه دستور میدهد که سادات عظام و اکابر و اشراف و امرا و وزرا و سایر ارکان دولت، او را مقتدا و پیشوای خود دانسته، در جمیع امور از وی اطاعت کنند و آنچه را امر نماید مأمور و آنچه را نهی نماید منهی بدانند؛ 5 ـ کرکی حق عزل و نصب متصدیان امور شرعیه را دارد و دولتمردان باید هر کس را او معزول نماید معزول و هر که را نصب نماید منصوب بدانند و در عزل و نصبها به سند دیگری محتاج ندانند و هر که را عزل نمایند مادام که از جانب آن متعالی منقبت منصوب نشود نصب نکنند؛ 6 ـ بخش آخر فرمان مربوط است به اعطای امتیازات اقتصادی و وقف مزارعی برای کرکی و اولاد او و نیز سفارش به حکام ولایات که نهایت احترام را در حق وی روا دارند و مخالفان این حکم را تأدیب کنند.
در عصر حضور ائمه تنها حکومت معصومین مشروعیت دارد و بقیه حاکمان و حکومتها جائر و نامشروع تلقی میشوند؛ اما در عصر غیبت این وضوح و صراحت عصر حضور وجود ندارد، گرچه به لحاظ سلبی مباحث متعددی در ابواب فقه داریم که دربردارنده ضمنی اصل عدم مشروعیت حکومتهای موجود است؛ مثل بحث جواز و عدم جواز همکاری با سلاطین جور و یا جواز پذیرش هدایای سلاطین؛ اما از جنبه اثباتی به نظر میرسد تا قبل از دوره معاصر تمایل عمومی به یافتن مبانی مشروعیت از طریق نص و روایات برای ولایت سیاسی است."