خلاصة:
در این مقاله، از سیره نبوی و راهکارهای تحلیلی آن سخن بمیان آمده و
بجای تأکید و تمرکز بر تاریخ و آموزههای آن، به «تحلیلی تاریخی» روی
آورده است تا از پیامد آن بتوان به ژرفای پرگستره «سیره نبوی» دست
یازید، و بدینسان، با نظر به «خاستگاه تاریخ تحلیلی» ــ که در آن از ضرورت
بحث و بررسی در سیره نبوی، از یکسو، و تحلیل تاریخی آن از سوی دیگر،
سخن بمیان میرود ــ بتوان در حد مقدور بر دشواریهای تحلیل تاریخی غلبه
کرد. این دشواریها عبارتند از: داوریهای مشکل تاریخی، کمبود متون تحلیلی،
و مشخصا تحلیل امور وحیانی؛ که از ضرورت پیجوئی و نشان گرفتن از
شالودهها و بنیانهایی که میتوان از آنها در تحلیل راستین سیره نبوی سود
جست، پرده برمیدارد. نمایاندن چنین شالودههایی، بخش پایانی نوشته را
دربر گرفته و به مواردی چون همزمانی نقل و نقد، نقل و تحلیل، حکمتیابی
معقول، ارتباط و پیوستگی رویدادها، و منبعدهی به قرآن اشاره شده است.
مقاله با معرفی کوتاهی از روش تحلیل جامعنگر و ارائه یک نتیجهگیری کلی،
برخود مهر ختام زده است.
ملخص الجهاز:
"دو نوع تاریخ شناخت و آگاهی پیرامون سیره نبوی، گاه در اندازه بیان رویدادها و رقمزدن حوادث در توالی زمان شکلگیری آنها است که آن را «تاریخ نقلی» مینامیم؛ و گاه همراه با بازکاوی پدیدههای تاریخی و تجزیه و تحلیل آنها ــ درجهت دستیابی به علت یا علتهای قرارگیری چند رویداد در کنار یکدیگر، پیجویی آثار و پیامدهای یک یا چند حلقه تاریخی، و یا آشکار ساختن اصول و قوانین حاکم بر روند پیدایش و تغییرات یک جریان تاریخی ــ است که به این شکل از پژوهش میتوان «تاریخ تحلیلی» عنوان داد.
ضرورتها و بایستهها پیرامون سیره نبوی، هر دو نوع تاریخ نقلی و تحلیلی امری بایسته بحساب میآیند: «تاریخ نقلی» از آن جهت که اصولا بدون آن هیچگونه شناختی از موضوع بدست نمیآید و در واقع ارتباط حال با گذشته قطع میشود؛ و بر همین اساس، بدون منقولات تاریخی یا مواد اطلاعاتی اولیه که دستاورد تاریخ نقلی است، تجزیه و تحلیل و بررسی علل و آثار هر پدیده یا استنباط اصول و قوانین عام و کلی امکان ندارد.
این مبنا علاوه بر آنکه از یک واقعیت (یعنی ویژگیهای خاص موضوع سیره پیامبر الهی) سرچشمه گرفته است، باعث میشود که اولا تحلیلگر در ادعاهای خود جانب احتیاط را رها نکند و ثانیا چون اصل را براین قرار داده است که بعضی مسائل از چشم او پنهان میماند، انگیزه کشف و بررسی برای بدستآوردن مطالب جدید، در او فزونی مییابد."