خلاصة:
مقاله حاضر برای تبیین هویت روششناسی فقه سیاسی شیعه نگارش
یافته است. در این راستا، با استفاده از رهیافت مقایسهای سعی شده است
ویژگیهای روششناسی فقه سیاسی شیعه در چالش با روششناسی فقه
سیاسی دیگر مذاهب اسلامی، چالش روش شناختی علمای اصولی و
اخباری، چالش روش شناختی طرفداران فقه حکومتی و فقه فردی و
سرانجام نزاع روش شناختی طرفداران فقه حکومتی و روشنفکران دینی
تبیین گردد.
ملخص الجهاز:
"به نظر ایشان، جایگاه عقل در مباحث روششناختی، هم محل نزاع میان شیعه و اهل سنت است و هم محل نزاع میان خود شیعیان: درباره مشروعیت به کارگیری ادله عقلی در زمینه استنباط احکام فقهی دو نزاع و بحث وجود دارد: نخست، نزاع میان امامیه و دیگران در این باره که آیا میتوان به دلیل عقلی ظنیی چون قیاس، استحسان، مصالح مرسله و همانند آن ـ که اهل سنت بنا را بر حجیت آن نهادهاند ـ اعتماد کرد یا نه.
بر این اساس، دانشهایی چون اصول فقه، فلسفه، عرفان، منطق، رجال و هر دانشی که بخواهد در کار استنباط معارف دینی وارد شود ممنوع و حرام است؛ در حالی که از نظر اصولیها تمامی این دانشها مشروع است و از عقل نیز میتوان کمک گرفت و حتی اصول دین به عنوان بخشی از معارف دینی، غیر قابل تقلید بوده و لازم است به صورت تحقیقی و عقلانی به دست آمده باشد.
مدرسی طباطبایی مینویسد: برخی دانشمندان متأخر شیعی معتقدند که عقل یک منبع بالقوه برای فقه شیعی است؛ بدین معنا که اگرچه براساس ضوابط علم اصول فقه عقل به تنهایی میتواند حکم فقهی را کشف کند و ما را به یکی از احکام و تکالیف مذهبی راهنمایی نماید، لیکن این مطلب عملا در هیچ موردی اتفاق نیفتاده و تمامی احکام شرعی که براساس احکام قطعی عقل مجرد انسانی قابل کشف است، در همان حال، در قرآن و سنت مورد راهنمایی قرار گرفته و با دلیل شرعی بیان شده است.
برای بیان تفاوتهای میان اخباریها و اصولیها عمدتا از این کتاب استفاده شده و علاوه بر آن، به منبع ذیل نیز مراجعه شده است: محمدابراهیم جناتی، ادوار اجتهاد؛ همو، روشهای کلی استنباط در فقه از منظر فقهای اسلامی (تهران: پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی، 1380) ص 27ـ143."