خلاصة:
موضوعی که در این پژوهش به آن پرداخته میشود انگیزهی مدیران از مدیریت سود است که میتوان آن را به دو گروه مدیریت سود کارا و فرصتطلبانهی تقسیمبندی نمود. علاوه بر این، تاثیر اندازهی شرکت، ساختار مالکیت و حاکمیت شرکتی بر گرایش مدیران در انتخاب نوع مدیریت سود نیز مورد بررسی قرار میگیرد. نمونه، شامل 119 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای 1382 تا 1387 را در برمیگیرد. فرضیات با استفاده از دو رگرسیون و روش آماری دادههای ترکیبی مورد آزمون قرار گرفتهاند. نتایج بهدست آمده حکایت از بهکارگیری مدیریت سود کارا دارد. اندازهی شرکت و مالکان خانوادگی دو عاملی هستند که بر گرایش مدیران در انتخاب نوع مدیریت سود، تاثیر گذارند. در مقابل بین مدیران غیر موظف، سهامداران نهادی و کیفیت حسابرس مستقل با گرایش مدیران در انتخاب نوع مدیریت سود رابطهی معناداری مشاهده نگردید. همچنین بررسیها نشان میدهد که وجه نقد عملیاتی آتی، کاراتر از تغییرات در سود خالص، برای ارائهی تصویری از قدرت سودآوری آتی است.
IntroductionThere are two types of earnings management: efficient and opportunistic. Earnings management is efficient if managers use their discretion to communicate private information about firm profitability، while it is opportunistic if managers use their discretion to maximize their utility، thereby garbling earnings.
Firm Size:Managers of small companies are able to retain their private information more successfully than managers of large companies. As firm grows in size، the information on that firm becomes more publicly available which makes more difficult for large firms to manage earnings opportunistically than for small firms.
ملخص الجهاز:
"سهامداران نهادی که سرمایهگذارانی ماهر هستند و ثروت و منابع مالی زیادی در اختیار دارند، گرایش بیشتری در بهدست آوردن و استفاده از اطلاعات گرانبها، با ارزش، به موقع و مربوطتر، برای پیشبینی قدرت سودآوری آتی شرکتها و کشف مدیریت سود، نسبت به دیگر سرمایهگذاران دارند.
نتایج نشان میدهد که در این دسته از شرکتها بهویژه زمانیکه سهام شرکتهای زیر مجموعه به عموم عرضه شده باشد، احتمال زیادی وجود دارد که مالکان خانوادگی از سهامداران اقلیت سلب مالکیت نموده و اقدام به مدیریت سود فرصت طلبانهنمایند (سیرگار: 2008)30.
جدول 5: همبستگی پیرسون بین متغیرها (رجوع شود به تصویر صفحه) (رجوع شود به تصویر صفحه) (رجوع شود به تصویر صفحه) (رجوع شود به تصویر صفحه) بین اندازهی شرکت با وجه نقد عملیاتی آتی و تغییرات در سود خالص و بین سهامداران نهادی با وجه نقد عملیاتی آتی یک همبستگی مثبت و با اهمیت وجود دارد، به این معنی که شرکتهای بزرگ و همچنین شرکتهایی که قسمتی از سرمایهی آنها در اختیار سهامداران نهادی است، دارای قدرت سودآوری و جریان نقدینگی بالاتری هستند.
با توجه به جدول 9 و با هر دو متغیر وابسته، متغیر DAC*DSIZE معنادار بوده و ضریب آن مثبت و نشاندهندهی این موضوع است که در شرکتهای بزرگ نسبت به شرکتهای کوچک، مدیران گرایش بیشتری به استفاده از مدیریت سود کارا دارند.
Type of earnings management and the effect of ownership structure, firm size, and corporate-governance pactices."