خلاصة:
شهرهای جدید به عنوان یک تجربه در نظام شهرنشینی ایران با هدف جذب سرریز جمعیتی شهرهای بزرگ مکان یابی و احداث شدند. شهرهای جدید گلبهار و بینالود نیز برای کاستن از مشکلات جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی مادرشهر مشهد مطالعه و احداث شده است ولی در عمل نتوانسته اند از مشکلات مادر شهر با توجه به اهداف آن ها بکاهند. در این پژوهش تلاش می شود ضمن بررسی رابطه، میزان اثرگذاری روند جذب جمعیت و امکانات و خدمات زیربنایی بر فرآیند دست یابی به کاربری های پیشنهادی از نگاه شهروندان مورد مطالعه قرار گیرد. روش تحقیق در این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است که برای گردآوری اطلاعات با استفاده از روش های میدانی (پرسشنامه) از 250 خانوار شهری نمونه، پرسشگری به عمل آمده است. نتایج نشان می دهد رابطه ی معناداری بین جذب جمعیت و امکانات فراهم شده توسط شرکت عمران با فرآیند دست یابی به اهداف طرح جامع در زمینه ی کاربری های پیشنهادی از دیدگاه شهروندان با ضریب همبستگی 627/0 وجود دارد. امکانات و خدمات فراهم شده توسط شرکت عمران 70 درصد تغییرات مربوط به تحقق پذیری کاربری های پیشنهادی را در شهرهای جدید تبیین می کند و روند جمعیت پذیری فقط 10 درصد از تغییرات متغیر وابسته را به دنبال خواهد داشت.
ملخص الجهاز:
در این پژوهش تلاش می شود روند جمعیت پذیری و شاخص هایی که به دلیل آن شهروندان ساکن شهرهای جدید شده اند، در کنار عملکرد شرکت عمران شهرهای جدید برای جذب امکانات و خدمات از دیدگاه شهروندان مورد ارزیابی قرار گیرد و در ادامه مشخص گردد تا چه میزان روند جذب جمعیت و امکانات در شهرهای جدید بر فرآیند دست یابی به کاربری های پیشنهادی طرح جامع آن ها تأثیرگذار بوده است .
مطالعات موردی متعدد در سطح کشور پیرامون شهرهای جدید اطراف تهران شامل هشتگرد، پردیس ، پرند و اندیشه (پوراحمد و همکاران ، ۱۳۸۷ و قرخلو و پناهنده خواه ، ۱۳۸۸)، هشتگرد در تهران (زبردست و جهانشاهلو، ۱۳۸۶،)، رامشار در زابل (وارثی و همکاران ، ۱۳۸۷) و صدرا در شیراز (نگهداری ، ۱۳۸۱) نشان می دهد که این شهرها نتوانسته اند در زمینه ی ایفای نقش خود که همانا جمعیت پذیری بخشی از مازاد جمعیت و تمرکززدایی از مادرشهرها بوده است ، چندان موفق عمل نمایند.
علاوه بر این مطالعات در رابطه با شهر جدید صدرا در شیراز (بزی و افراسیابی راد، ۱۳۸۸) نشان می دهد که ساکنان این شهر جدید که به دلیل وجود زیرساخت های مناسب و ارزانی و زمین و مسکن از مادرشهر به شهر جدید مهاجرت نموده اند، مطالعات قبلی پیرامون شهر جدید گلبهار و ارتباط آن با مادر شهر مشهد (ابراهیم زاده و همکاران ، ۱۳۸۳ و نوریان و شایسته پایدار، ۱۳۸۶) نشان می دهد که میزان موفقیت عملکرد شهر جدیدگلبهار نسبت به گزینه ی مطلوب مطالعات آن ۲۳/۸ درصد بوده و بیانگر عقب افتادگی شدید شهر جدید از برنامه های پیشنهادی آن در زمینه ی تحقق پذیری اهداف جمعیتی است .