ملخص الجهاز:
در گذشته رخت هاي عروس را در يـک مجمـع يـا سـپ (سـيني بـزرگ حـصيري دستباف ميناب) مي گذاشتند و يکي از زنان يا يکـي از خـواهران دامـاد آن را روي سـر مي گذاشت و با ساز و دهل به طرف خانه عروس حرکت مـي کردنـد.
٢. در گذشته رسم بود که داماد براي عروس مبلغي معادل ٢٠ ريال همراه با لباس مي فرستاد و اگر اين مبلـغ روي رخت نبود مادر عروس حق داشت اعتراض کند.
شهر مزاجن اومــــــدي تو خلخال ١ بــه هـزار آوردهام مــــن تا زن نگيرم نــــمي روم من من زن ندهم چه مي بــري تــــو؟ تا زن نگيرم نمــــي روم من تا زن ندهـــم چه مي بــري تــو؟ تا زن نگيرم نمــــي روم من تــــا زن نگيـــرم نمي روم مــن من زن ندهم چه مي بري تو؟ تـا زن نگيــرم نمــي روم مــــن اين ترانه نيز از طرف خانواده عروس خوانده مي شد: آي ترازو بيارين تا برنج آي دونه دونه بکشيم تا سر خرجي شاهداماد ما خجالت نکشيم مادر عاروس گريه مي کرد بشلبي ٢رودم ٣ کمه خاله دوماد چه چه مي زد علبيش ٤ پيش منه بادا بادا بادا انشاءالله مبارک بادا ماه منم ، مهتاب منم ، سلسله هفتاد منم غم مخور اي مادر عاروس سر خرجي بازار منم بادا بادا بادا انشاءالله مبارک بادا بعد از نشان دادن رخت عروس و پس از به جاي آوردن نماز و خوردن شام، مـردم با شنيدن صداي دهل کم کم براي تماشاي مراسم عروسي بـه محـل برگـزاري عروسـي مي رفتند.
پس از مراسم حناي عروس، لوطي ها و خانواده داماد به محل خود برمي گشتند و ديگران نيز به خانه هاي خود مي رفتند و به اين ترتيـب شب دوم عروسي هم به اتمام مي رسيد.
در اين مراسم لوطي هـا و مـردم در نزديکـي زيارتگـاه توقف مي کردند و داماد به همراه روحاني ده و چند نفر ديگـر بـه زيـارت مـي رفـت و سپس به خانه بازمي گشت .