خلاصة:
نشانه شناسی که اول بار با آرای زبان شناس سوئیسی، «فردینـان دو سوسـور»،در حوزه ی مطالعات زبانی مطرح شد، هدفش بررسی چگونگی ارتباط دال و مـدلول در سطوح مختلف زبانی بود. نشانه شناسی پیش ازآن که خـود یـک علـم باشـد، روشی خاص در بررسی و ارزیابی متون است . هرچند نشانه شناسی از دل مباحث زبانی سوسورو به ویژه ، مساله ی چگونگی ارتباط دال و مدلول سربرآورده است ، به حوزه های دیگری چون نقد ادبـی و بـالاخص ، نظریـه ی خـوانش و «حقانیـت خواننده » نیز راه یافته است و به نظرمی رسد به غیر از جنبه ی زبان شـناختی ایـن روش که عمدتا بر سویه ی پیام در نظریه ی ارتباطی «یاکوبسن » استوار است ، بتوان از آن در نظریه های مخاطب محورو بالاخص در حوزه ی بلاغـت ، بـرای بررسـی تاثیرات مختلف نشانه ها بر خواننده بهره گرفت . ایـن مقالـه در نظـر دارد ضـمن طبقه بندی نشانگان شعر حافظ از حیث ماهوی، به کارکرد متفاوت هریک بر روی مخاطب بپردازدو سپس ، به شناسایی انواع زبان در غزل حافظ ، با توجه به دایـره نشانگان وی همت بگمارد.
ملخص الجهاز:
"هریـک از التفات های جدید در حکم خوانشی تازه از کتاب گشوده ی الهـی اسـت و عـارف ، ایـن خوانش متفاوت را مرهون تجلی اسمی می داندکه همراه با بیدار کردن کلمه ی درون ، با زبان اندیشیدن را به جای در زبان اندیشیدن به اومی آموزد: مرا بـه کـار جهـان هرگـز التفـات نبـود رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست (همان :٦٨) این سطح از سخن که خاصیت تبدیل دارد، به تعبیر حافظ ، «سخن کیمیا»ست کـه باید آن را همچون سوزش شمع ،به تجربه دریافت و این نیز کار «مرد بخرد» یا «طبیـب خرد» نیست که در ظرف دفترو مکتب بگنجدو قابل تحصیل باشد؛بلکه آدمی استعداد چنین ناطقه ای را پله پله از درون و با تجلی اسماءو اوصاف گونه گـون در خـود بیـدار میکندو یا بالاتر از همه ، باید گفت چنین ناطقه ای جز لطف شامل حق و نقـد طلـب و اعتصام به دو ریسمان جذبه (مطلوبی ) و ارادت (طالبی ) به اسرار درد گویا نمی شود: خواهی که روشنت شود اسرار درد عشق از شمع پرس قصه ز بـاد صـبا مپـرس از دلق پوش صـومعه نقـد طلـب مجـوی یعنی ز مفلسـان سـخن کیمیـا مپـرس در دفتر طبیب خـرد بـاب عشـق نیسـت ای دل به درد خوکن و نام دوا مپـرس (همان :٥٤٥) کلام عاشقی و معشوقی هر دو در خاصیت ، سخن کیمیاست ؛اما کیمیای معشـوقی در تاثیر از عاشقی به قوت تر است ."