ملخص الجهاز:
"و در ادامه این ادعای بزرگ را نیز بیان مینماید که به اعتقاد ایشان «دعوت قرآنی به تفکر و تعقل چیزی جز حجیت حکم عقل نیست؛ چه عقل تجربی و چه ریاضی و چه منطقی!» همانطور که بارها گفته شد، نویسندهی محترم، تصویر روشنی از نوع دیگری از تعقل ندارد و صرفا تمام حرفهای استاد میرباقری را بر اساس ارتکاز کاشفیت تحلیل میکند، این در حالی است که در ادبیات دینی، تعقل و تفکر از مواجهه با آیات حق الهی آغاز میگردد و وظیفهی تعقل، تبعیت از حق و سلوک بر سبیل حقانیت است و کلید وصل انسان به این حقایق، عجزها و فقرهای اوست و همین تعجیزهاست که مبدأ احتجاجات روحی، نظری و تجربی او میگردد و البته در اثر تسلیم و تبعیت او از این احتجاجات به ولیالله میرسد و زین پس با تبعیت از خواستههای او، درکهای روحی و نظری و تجربی او ارتقا پیدا میکند و شکوفا میشود و الزامات و ضرورتهای نوینی در او پدید میآید و «احساس حقتری» در او نسبت به موضوعات مبتلا به وجود میآید و «دریافت حقتری» از نسبت بین اشیا خواهد داشت و حقایق بیشتری را «تجربه» خواهد کرد و بدین منوال، به میزان انقیادش، «ضرورتهای اخلاقی، منطقی و تجربی شایستهتری» در او شکل خواهد گرفت."