خلاصة:
زوج دعوایی به خواسته فسخ نکاح علیه زوجه طرح و مستند خود را نظریات پزشک در باره معایب جسمی زوجه قرار داده است. پزشکی قانونی امکان معاشرت در وضعیتی خاص در آینده را به شرط آموزش و تکرار، و نیز امکان باروری در آینده را تنها از طریق رحم اجاره ای گواهی نموده است. دادگاه تجدیدنظر به این استدلال که مورد هیچ یک از موارد خیار عیب (ماده 1123 قانون مدنی) و خیار تخلف از شرط (ماده 1128 قانون مدنی) و خیار تدلیس نیست، حکم به رد دعوای فسخ صادر نموده و بر این معنا در قبال شعبه دیوان عالی کشور –که معتقد به وجود حق فسخ بوده- اصرار ورزیده است. از این رو، قضیه در هیات عمومی شعب حقوقی دیوان مرقوم طرح گشته و این هیات طی رای اصراری شماره 16 مورخ20/11/88 (با شماره ردیف 88/12) مورد را از مصادیق فسخ به موجب تخلف از وصف ضمنی سلامت موضوع ماده 1128 قانون مدنی شمرده است. این مقاله در صدد تشریح مبانی این رای اصراری در فقه، قانون و اصول حقوقی است
ملخص الجهاز:
ازاینرو،قضیه در هیأت عمومی شعب حقوقی دیوان مرقوم طرح گشته و این هیأت طی رای اصراری شماره 16 مورخ 88/11/20(با شماره ردیف 12/88)مورد را از مصادیق فسخ به موجب تخلف از وصف ضمنی سلامت موضوع ماده 1128 قانون مدنی شمرده است.
وکیل زوجه دفاعا اظهار نموده است اولا خوانده از حیض نشدن موکله مطلع بوده،ثانیا هرچند موکله دارای رحم و مهبل کوچک میباشد ولی این کوچکی قابل درمان است،ثالثا به هرحال عیب از جمله عیوب خاص موضوع ماده 1123 قانون مدنی2نیست تا موجد حق فسخ باشد.
زیرا،علاوه بر عیوب تصریح شده در مواد 1123-1121 قانون مدنی که موجب حق فسخ برای طرف مقابل است،چنانکه هریک از زوجین دارای عیبی(غیر از عیوب مصرحه فوق) باشد و آن را از طرف کتمان کرده باشد،مرتکب تدلیس شده[که]در صورتی که[عدم عیب مذکور]به نحو اشتراط در عقد یا به نحو توصیف و یا[در]مذاکرات و توافقات طرفین به طوری که عقد متبانیا بر آن واقع شده، صورت پذیرفته باشد،برای طرف مقابل حق فسخ[به لحاظ تخلف از شرط]خواهد بود.
پ)غیرتشریفاتی بودن رسیدگی به دعاوی خانوادگی:شعبه 26 دادگاه تجدیدنظر استان تهران در اولین رسیدگیاش خود را منحصر به بررسی امکان فسخ نکاح به استناد خیار عیب خاص زوجه موضوع ماده 1123 قانون مدنی نموده است.
3بنابراین، حتی اگر مرد در دادخواست خود برای فسخ نکاح و در جلسه اول دادرسی،مبنای فسخ را منحصرا عیوب خاص زوجه موضوع ماده 1123 قانون مدنی،ذکر نموده بود، باز مجاز بوده است تا علاوه بر این مبنا،در جلسات یا لوایح دیگر به مبنا یا مبانی دیگری-مانند خیار تخلف از وصف موضوع ماده 1128 قانون مدنی یا خیار تدلیس- برای فسخ نکاح نیز استناد کند.