خلاصة:
چکیده علم و دین هر دو گزارههایی در باب طبیعت دارند. دانشمندان علوم طبیعی ادعا میکنند که کشف و شناخت قوانین طبیعت بر عهدۀ علم است، در حالی که عالمان دین از حقانیت بلامنازع گزارههای دینی دربارۀ طبیعت دفاع میکنند. این امر موجب طرح مسئلۀ نزاع علم و دین شده است که هم در میان دانشمندان و هم در میان عالمان دین بازتاب یافته است و هر کس که دغدغهای در این باب داشته است، کوشیده است پاسخی درخور برای آن عرضه کند. استاد شهید مرتضی مطهری به عنوان یک روشنفکر مسلمان در راستای ارائۀ تفسیری از اسلام که هماهنگ با پیشرفتهای بشری باشد، کوشیده است نبود تضاد را میان این دو نشان دهد. ایشان گاهی از نیاز انسان به این دو و عدم تعارض میان آنها از این حیث، سخن میگوید و گاهی میکوشد با بحث تفصیلی عدم تعارض را نشان دهد، چنانکه دربارة نظریۀ تبدل انواع این کار را میکند و گاهی نسبیت قوانین علمی و جاودانگی آموزههای دینی را مبنایی برای دفاع از دین و تأویل علم قرار میدهد. در این مقاله ابتدا تقریری از خاستگاه مسئله و به دنبال آن دیدگاه استاد در این زمینه تحلیل و بررسی خواهد شد.
ملخص الجهاز:
ایشان گاهی از نیاز انسان به این دو و عدم تعارض میان آن ها از ایـن حیـث ، سخن می گوید و گاهی می کوشد با بحث تفصیلی عـدم تعـارض را نشـان دهـد، چنان که دربارة نظریة تبدل انواع این کار را می کند و گاهی نسبیت قوانین علمـی و جاودانگی آموزه های دینی را مبنایی برای دفاع از دین و تأویل علم قرار می دهد.
در همـین راسـتا، ایـن تصـور ذاتی گرا که مرزهای میان رشته های علمی در سراسر تاریخ علم ثابت مانده اند، بـه صـورت یکی از مفروضات در تاریخ نگاری علـم درآمـده اسـت (٩١ :١٩٩٧ ,Osler) و کسـی چـون پائولو روسی ، مورخان علم را متهم می کند به این که تصور کرده اند علـم یـک ابـداع کـاملا جدید است و از این رو خود را به یک امر خیالی مشغول کرده اند (vii :١٩٨٤ ,Rossi).
به بیان دیگر، ایشان بـر آن اسـت کـه جمع این دو در انسان ، مستلزم هیچ محالی نیست ، اما مسئلة تعارض میان گزاره های علمـی و آموزه های دینی دربارة طبیعت چندان برای ایشان مطـرح نبـوده اسـت ، از ایـن رو بـه آن نپرداخته است .
٥. منشأ تعارض علم و دین از نظر استاد مطهری ، دو عامل مهم در پیدایش فکر تناقض علم و دیـن مـؤثر بـوده اسـت : یکی این که کلیسا پاره ای از نظریات علمـی و فلسـفی قـدیم را چونـان آمـوزه هـای دینـی پذیرفته بود، ولی پیشرفت علوم آن ها را نقض کرد؛ دیگر آن که علوم وضع و شکل زنـدگی انسان را تغییر داد.