خلاصة:
پیدا شدن برخی نسخ خطی، جنگها و سفینهها در کتابخانههای نقاط مختلف دنیا، نیاز به گردآوری و تصحیح مجدد دیوان بسیاری از شاعران را به عنوان امری ضروری اثبات نموده است. عمادی شهریاری یا غزنوی از جمله شاعرانی است که از اشعار وی میتوان دانست که در شعر پایگاهی برجسته داشته است و شاعری توانا بوده است. اما متاسفانه سرودههای وی همانند بسیاری دیگر از شعرای بزرگ ادب پارسی از بد حادثه، به گونة کامل به دست ما نرسیده است و این نکته با قراینی چند قابل اثبات است. از جملة دلایل وجود اشعاری به نام عمادی در سفینهها و جنگها است که این اشعار، از دیوان شاعر افتاده است و شایسته است که این سرودهها در تصحیح انتقادی دیوان وی مورد توجه جدی قرار بگیرد. به علاوه، بسیاری از ابیات این شاعر، در دیوانی که هم اکنون از وی در دسترس است به غلط تصحیح شده و نیز ابیات و اشعاری وجود دارد که هم به این شاعر و هم به شاعران دیگر منسوب شده که متأسفانه به آنها هم هیچ اشارهای نشده است. به سبب همین دلایل، تصحیح مجدد دیوان عمادی شهریاری، به عنوان بخشی از گنجینة ادب پارسی، امری بایسته به نظر میرسد. آنچه که در این مقاله خواهد آمد تعدادی از سرودههای نویافتة عمادی است که با تحقیق و تتبع در کثیری از سفینهها و جنگها و دیگر منابع به دست آوردهایم و البته با کاوش در منابع دیگر ممکن است دوباره به سرودههای نویافتة دیگری از وی دست یافت.
Discovery of some manuscripts، anthologies and collections in the libraries around the world proves the necessity of gathering and recorrecting the Divans of many poets. Emadi Shahriari or Qaznavi is one of the poets whose poems show his high status in poetry and his talent in composing poems. But، unfortunately، his poems، like many other great Persian poets، are not available completely and this point can be proved by several reasons. Among such reasons is the existence of some poems under his name in some anthologies and collections which do not exist in his own Divan and they should be considered seriously in the critical correction of his Divan. Moreover، many verses of this poet have been corrected wrongly in his present day available Divan and there are also a number of poems and verses ascribed to him and other poets simultaneously which have not been pointed out unfortunately. Thus، recorrection of his Divan، as a part of Persian literature treasure، seems to be necessary. In this article، some newly-found poems of Emadi، which have been gathered by exploring many anthologies، collections and other sources، are proposed and، of course، more explorations in other sources may lead to more discoveries of his poems.
ملخص الجهاز:
برای نمونه انوری سروده است: به بیت عمادی جوابش بگفتم«مرا از شکستن چنان باک ناید چه گفتمش؟ گفتم که ای روشنائیکه از ناکسان خواستن مومیائی» (انوری، 1376: 2/760) و یا کمال الدین اصفهانی این چنین بیتی از وی تضمین کرده است: لایق به حسب حال تو بیتی شنیدهام«تشریف طغرلیست و گر نه بگفتمی از گفتة عمادی بس نغز و دلگشایمصحف ز بند زر نشود مرتبت فزای» 1 (اصفهانی، 1348: 325) همچنین انوری با توجه به همین بیت عمادی، گفته است: هان و هان تا تو را عمادی واردر نیفتد حدیث مصحف و بند از سر ابلهی و نادانیکان مثل نیست نیک تا دانی (انوری، 1376، 1/487) و نیز قوامی مطرزی گنجوی (قرن ششم) نیز در آن قصیدة بدیعیة مشهورش در بخش «تضمین» مصراعی از عمادی را -و البته بدون تصریح به نام وی- چنین آورده است: وصل خواهم ندانم آنکه به کس «رایگان رخ نمینماید یار» (مجموعه اشعار، برگ 5) مصراع دو را قوامی از این بیت گرفته است: رایگان رخ نمینماید یار به سخن راست نمیگردد کار (عمادی، 1381: 83) ظاهرا عمادی بر خلاف شاعران والا مقام هم عصر خویش سرودههای کمتری داشته است.
شد سلیمانترضا و خشم تو بس مشتری و کیوانت (محمود صوفی مازندرانی: 156) ابیاتی از قصیدة پنجم دیوان صفحه 57 در این تذکره هست اما دو بیت ذیل که پس از بیت دوم قصیده آمده است، در دیوان دیده نمیشود: چنان شود که در آتش گل و در آب شکرکجاچو طرفه بغداد میزدی کانجا کسی که از لب تو گلشکر نمییابدهزار دجله ز خون جگر نمییابد (محمود صوفی مازندرانی: 156) سفینة اشعار مجلس، شماره 651 در کتابخانه مجلس سفینهای به شمارة 651 وجود دارد که گرچه در قرن دوازدهم کتابت شده است اما چنان که گفتهاند احتمالا از روی یک جنگ کهن (شاید از قرن هشتم) استنساخ شده باشد(ضیاء، 1391: 297).