ملخص الجهاز:
"بنده از آقایان پبغامی و سبحانی تقاضا میکنم که اگر لازم است مباحثی ناظر به این بحث که آیا میتوانیم تفاوت بین علم اقتصاد و علم اقتصاد اسلامی را فقط در موضوعات بدانیم، بیان کنند و به غیر از این موضوع، ناظر به مباحثی که دکتر آقانظری دربارهی بحث واقعیت و اعتبار و تفسیرش در واقعیتهای اقتصادی فرمودند، اگر مطلبی دارند، ارائه نمایند.
کارعلم: ارائهی تصویر از واقعیات مطلوب یا کشف واقعیت موجود پیغامی: خلاصهی نگاه آقای آقانظری این است که با توجه به احکام و اعتباریاتی که در هر دین و مسلکی -از جمله اسلام- وجود دارد، واقعیتهای انسانی و اجتماعی در مقام اثبات و تحقق خارجی تغییر پیدا میکنند؛ هر عالمی هم که با روش تجربه یا تحلیلهای عقلی این واقعیتهای جدید را خلق کند، تولید علم -اقتصاد اسلامی- صورت میگیرد.
بنده وقتی چهارگانهی «بولند» را در ذهن مرور میکنم، هیچ وجه مفهومی و معنایی برای توصیهی نهایی آقای آقانظری بر این مسئله که علم اقتصادی اسلامی چگونه تولید شود، پیدا نمیکنم؛ با کدام پوزیتیویسم حرکت کنیم؟ آن حد از کارهایی که پوزیتیویستها انجام دادند و مفهوم لغوی آن تجربه است، بسیار ساده و عام است؛ اما این به مفهوم مدلهای تجربی نیست.
همانطور که آقای پیغامی هم فرمودند، اقتصاد ادعای تجربی بودن میکند اما عمدتا تئوریهای آن منطقی هستند -استنتاجهایی منطقی هستند که لزوما به محک تجربه هم نخوردهاند- لذا احساس بنده هم این بود که وقتی کلمهی علم از کانال فرضیه و محک تجربه، در کنار اقتصاد اسلامی قرار میگیرد، این شبهه در ذهن بهوجود میآید که اقتصاد متعارف را اسلامیزه کردهایم."