ملخص الجهاز:
"یعنی قرار نیست فلسفهی اسلامی محوریت و چارچوبی برای کلیت طرح ایجاد کند؛ چنان روشی را دیگران انجام داده بودند و میدهند و لابد اثرات مثبتی هم از آن دیدهاند، اما بحث از فلسفهی اسلامی از آن جهت در این سطح ضروری است که نشان دهد چرا فلسفهی اسلامی، هویتی مستقل از فلسفهی غرب داشته است؟ نمونهی این چنین بحثی را در آثار هانری کربن و آقای داوری میتوان یافت.
یعنی قرار نیست فلسفهی اسلامی محوریت و چارچوبی برای کلیت طرح ایجاد کند؛ چنان روشی را دیگران انجام داده بودند و میدهند و لابد اثرات مثبتی هم از آن دیدهاند، اما بحث از فلسفهی اسلامی از آن جهت در این سطح ضروری است که نشان دهد چرا فلسفهی اسلامی، هویتی مستقل از فلسفهی غرب داشته است؟ نمونهی این چنین بحثی را در آثار هانری کربن و آقای داوری میتوان یافت.
از انتقادات وارد شده به این طرح آن است که چرا به انبوهی از مباحث مهم دیگر همچون ماهیت و غایت انقلاب اسلامی و معرفی اندیشههای امام (ره) و یا مباحث اعتقادی و اسلامی پرداخته نمیشود؟ آیا پرداختن صرف به مباحث غربشناسی، موجب انفعال و نگاه صرفا سلبی نمیشود؟ آیا از غربشناسی، نگاه ایجابی در راستای انقلاب اسلامی حاصل میشود؟ این انتقادات از ابتدا تا به امروز مطرح بوده است؛ از همان روزهای آغازین در آن دوره تا همین مدتی پیش که یکی از دوستان ژورنالیست در نشریات و سایتها، موارد مشابهی را طرح کرد."