در طلب برج عاج نشینی؛ کژکارکردهای زمینه ای کنکور مقالة

"به عنوان نمونه، کنکور ورودی دانشگاه چونان پدیداری اجتماعی است که جهت بازتفسیر آن باید به انگاره‌های زمینه‌ای و پیشینی آن توجه کرد؛ اما چنان این پدیده، «فراگیر» و «همه درگیر» در قالب نهادی در فضای زندگی شبه‌مدرن ما ظهور و نهادینه شده است که دیگر جایی برای پرسش و بازتحلیل باقی نگذاشته است. اگرچه نمی‌توان انکار کرد که دانشگاه در فضای زندگی مدرن عامل مهم تغییر اجتماعی بوده و هست اما به طور کلی می‌توان کژکارکردهای دانشگاه را در تغییر و البته سوء مهندسی سیستم کلان اجتماعی در موارد زیر خلاصه کرد: 1ـ تقلیل دانش و دانش‌اندوزی به کامیابی در آزمون: اول آنکه فرایند علم‌آموزی در کشور به حفظ‌کردن و ممارست در مجموعه‌ای از مهارت‌های ذهنی تقلیل یافته و ثانی آنکه معرفت که اساسا بنا بر تعریف قدما کیفیتی نفسانی و ملکه‌ای از ملکات نفسانی است و یا نحوه‌ای از نور وجود است که در نسبت میان علم و عالم و معلوم به وحدت رسیده و حقیقتی نورانی در صفحه‌ی جان عالم می‌شود، در زمانه‌ی ما با شاخص مهارت‌افزایی در تست‌زدن شناخته می‌شود."