ملخص الجهاز:
"تفکر تفکر را طلب حقیقت و رفتن از باطل سوی حق خواندهاند، و مگر جز این است که حقیقت عالم جز ولی خدا نیست؟ وحدت تفکر (طلب حقیقت) و انتظار (طلب ولی خدا) در مقام اضطرار متجلی میشود، به میزانی که مضطر میشوی به مضطر حقیقی نزدیک میشوی، و این وصال همهی نظمهای موجود را بر هم خواهد ریخت و نظمی دیگر درخواهد انداخت؛ نظمی آشفته طمأنینهای طوفانی: «أین المضطر الذی یجاب إذا دعا؟ أین هادم أبنیة الشرک و النفاق» سخن تفکر «تفکر» چه رابطهای با «زندگی» دارد؟ 1- چگونه باید دربارهی رابطهی دو مفهوم کلی که مابهازای بیرونی چندان واضح و متمایزی ندارند، سخن بگوییم؟ از کجا باید شروع کنیم و دربارهی چه چیزی باید تأمل کنیم که در پایان بتوانیم مدعی کشف یا روایت رابطه باشیم؟ آیا این رابطه را ما میسازیم یا اینکه ما فقط روایت میکنیم؟ به نظر میرسد که چیزی به نام رابطهی دو چیز به عنوان چیز سومی، وجود ندارد."