ملخص الجهاز:
"در «عبرت تاریخی» (در برابر «عبرت آیی») نیز «مورخ» و حتی «تاریخخوان» با «مجهول»ی (مسئلهای) از «امروز» یا «آینده» (به طور کلی «ناگذشته») «مواجه» میشود و برای حل آن «مسئله» به «معلومات» (محفوظات) «گذشته» (حافظهی تاریخ یا تاریخی!) رجوع میکند و در میان آنها «مناسب» و «مسانخ» مجهول را مییابد و «مرتب» میکند.
اینجا و اکنون تنها میتوان گفت آنکس که دارای اندیشه و انگیزهی عبرت از تاریخ (گذشته) است، آن را «عبرتمندانه» روایت میکند زیرا مورخ «آگاهانه» یا «ناآگاهانه» تاریخ را «اولا و بالذات» برای «خود» مینویسد!
اما آیا میتوان از «روششناسی» روایت «اعتبارانه»ی گذشته سخن گفت!؟ یا به تعبیری دیگر آیا «کلانتکروش»ی هست در مواجههی «امروزانه»ی «دیروز» که شرط لازم و حتی کافی روایت «عبری» (عبر (جمع عبرة) + یای نسبت) است؟ اینجا و اکنون تنها میتوان گفت که روایت «اعتباری» تاریخ، «قصهگویی» (قصه کردن) در اصل معنای لغوی «قصه» نزد فقهاللغویها یعنی «تبعیت» یا «تتبع» (ابن فارس) است."