خلاصة:
نواندیشی دینی، که ویژگی دورة معاصر است،با مدرنیته همزاد است؛ داعیان بسیار یافته، به گونهای که هریک از آنها، آنچنان مفهوم نواندیشی را بر خویش منطبق میکنند که عرصه را برای حضور دیگران در دایرة نواندیشی دینی، تنگ مینمایند. این امر، هر معیار و ملاکی را برای ارزیابی جریانهای نواندیش دینی به چالش میکشد. بدان سبب که تلاشهای علمی برای تفکیک جریانها در سه حوزة ضرورت، امکان و رویکرد نظری صورت نپذیرفته است. چگونگی جداسازی مفهومی گونههای متنوع نواندیشی دینی پرسشی است که این مقاله در پی پاسخگویی به آن است.(سوال)به نظر میرسد با صورتبندی جریانهای نواندیشی دینی در حوزههای پیشگفته، بتوان به پرسش یادشده پاسخ داد. (فرضیه) بنابراین، غرض مفهومسازی سازههای تعدد نواندیشی دینی با توانایی در قابلیت سنجش و مقایسه است. (هدف) درنتیجه، مقالة حاضر بر آن است، مسائل اصلی هریک از جریانهای نواندیشی دینی - از جمله مسئلة رابطه میان دین و مدرنیته - را شناسایی کند و آنها را پیرامون نقطة عزیمتشان در سه مفهوم ضرورت، امکان و رویکرد نظری بازتولید نماید. (روش) این مقاله با رد نگاه درونی و بیرونی مصداق نگر و تنها با تاکید بر مفهومسازی میکوشد طیفبندی خاصی از جریانهای نواندیش دینی عرضه کند.(یافته)
New religious thinking، as one of the characteristics of contemporary era، is a twin of modernism. New religious thinking had got many claimants، so far as each thinker adjusts the concept of religious innovation in a way that limits the circle of new religious thinking for the presence of others. However، this issue would، in turn، challenge any criterion for evaluating various trends of new religious thinking; therefore scholarly efforts for distinguishing between necessity، possibility and theoretical approach have not been carried out yet. The manner of conceptual separation of various types of new religious thinking is the question that this paper tries to answer. (Question) It seems that by formulating the trends of new religious thinking in the aforementioned areas، we can answer this question. (Hypothesis) Therefore، the goal is to conceptualize the components of the plurality of new religious thinking، having the capacity to be evaluated and compared. (Objective) Thus، the present study tries to identify the fundamental issues related to each trend of religious innovation including the relationship between religion and modernity and reproduce them from their starting point within the three concepts of necessity، possibility and theoretical approach. (Methodology) Rejecting inward and outward evidence-based views and merely by emphasizing on conceptualizing، this paper intends to present a specific categorization of the trends of new religious thinking.
ملخص الجهاز:
"در ابتدای امر، از ضرورت مقولة نواندیشی پرسیده میشود، تا بدین طریق بستری فراهم آید که در آن به ذکر ضرورتها ـ که مجموعه عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را درمیبرگیرد ـ بپردازند و روشها و قالبهای گذشته را بهطور سلبی آنچنان مورد سؤال قرار میدهد تا ناکافی بودن آنها برای پاسخگویی به پرسشها و تقاضاهای عصر حاضر را نمایان سازد برای نمونه، این نقد که «امروزه، وزارت امور خارجه با هزاران مسئلة فقهی روبهروست، اما رسالههای علمیه پاسخی برای آنها ندارد و فقه سیاسی باید بتواند الگویی کارآمد در روابط خارجی جامعة اسلامی تدوین کند.
بنابراین، از نظر این نمونة آرمانی(امکان) این جریان با چنین آغازی، ناهمخوان با هستی و ماهیتی که برای دین تعریف شده، عملا از دایرة دین خارج شده است، همچنین، این جریان مورد نقد نمونة آرمانی ضرورت قرار گرفته، با این توضیح که این جریان طرح این مباحث را نه تنها چالشبرانگیز دانسته که موجب خارج شدن از آن تعادلی که بین دو مفهوم دین و تجدد برقرار ساخته بود، میبیند، بلکه طرح این امور را بهعنوان ضرورتهای جامعة امروزین قلمداد نمیکند و ارزیابی مثبتی نیز از آن ندارد، چراکه نه تنها این رویکرد مسئلة اصلی را، یعنی رابطة دو مفهوم دین و تجدد، حل نکرده بلکه این تعارض را تشدید کرده است."