خلاصة:
زیارت در لغت «تمایل و میل کردن» است و در اصطلاح مذهبی زیارت نوعی دیدار خاص (توأم با اکرام) از بزرگان و پیشوایان دینی است؛ چه به حسب ظاهر در قید حیات باشند یا از دنیا رخت بر بسته باشند. ابنتیمیه تعریف درستی از زیارت قبور نداده و در تعریفش تشتت و تضاد دیده میشود. ظاهرا وی میان مفهوم زیارت و مصادیق آن و همچنین میان بدعت و ضلالت و شرک خلط کرده است. ابنتیمیه با شرعی و توقیفی دانستن زیارت، آن را منحصر در سلام کردن، دعا کردن برای میت و عبرتآموزی میداند. همچنین با تقسیم زیارت در عرف سلف و عرف متأخران، زیارت نوع دوم را که شامل درخواست دعا از میت، استغاثه، توسل و ... میشود، بدعت، ضلالت و شرک برمیشمارد. وی قیودی به زیارت اضافه کرد که در نهایت اصل زیارت محل تردید واقع شد. مهمترین دلیل ابنتیمیه در شرط و عدم شرط دانستن قصد سفر در سه مسجد (مسجدالحرام، مسجدالنبی و مسجدالاقصی) و دیگر اماکن، روایت «شد الرحال» است که بر فرض صحت سند دلالت آن اشکالات عمدهای دارد. عوامل مختلفی ابنتیمیه را به بیراهه کشیده است که در مقاله به آن اشاره خواهد شد.
ملخص الجهاز:
"از آنجا که بنا بر احادیث و سیره مسلم پیامبر اسلام6، صحابه و علمای مذاهب، مسئله زیارت قبور از اعمال مستحب است و بدعت دانستن قصد سفر، ادعای بدون دلیل است و با فرض صحت سند حدیث، تنها افضلیت و ارزش والاتر مساجد سهگانه نسبت به سایر مساجد به عنوان مقصد سفر، از آن برداشت میشود، نه حرمت یا کراهت و یا حتی عدم ثواب برای سایر سفرهای عبادی و زیارتی، یا سایر سفرهایی که با نیت طلب دانش یا دیدار نیکان، گردشگری و سیر در طبیعت و جوامع صورت میگیرد، لذا جا دارد مسئله زیارت قبور بدون تعصب و با رجوع به منابع دست اول، به خصوص کتب و فتاوای ابنتیمیه، به عنوان نظریهپرداز این دیدگاه، بررسی شود و اثبات کنیم که: 1.
اما باید توجه کرد که با دقت در عبارت ابنتیمیه معلوم میشود که وی تنها زیارتی را که با قصد سفر و صرفا جهت دعا، درود فرستادن یا استغفار، بیان حزن و اندوه بر میت -که تازه از دنیا رفته- و یا عبرتآموزی صورت بگیرد صحیح میداند و جهت تأیید برداشت جدید خویش به کلام بزرگان مذاهب استناد کرده و با تفسیر به رأی کلام علما میخواهد نظریهشان را با نظریه خویش یکی بداند که البته این تلاش به ابنتیمیه، مجموع الفتاوی، ص9."