خلاصة:
بازنمایی، بازتابی از واقعیتهای جهان پیرامونی نیست؛ بلکه تصویری جهتداده شده از واقعیت، در رابطه با متن اجتماعی و فرایندهای ایدئولوژیک جاری در جامعه است. رسانهها نیز تصویر بازنمایی شده از واقعیت ارائه میدهند؛ بهویژه زمانی که واقعیت زندگی زنان را در فیلم و سریالها به تصویر میکشند؛ آنچه از زنان در فیلمها به تصویر در میآید، منطبق بر متن اجتماعی و ایدئولوژیهای پنهان در هنجارهای اجتماعی است، هنجارهایی که نه خنثی هستند و نه عینی؛ بلکه در راستای منافع طبقات برخوردار از قدرت اجتماعی شکل یافتهاند. طبیعی جلوه دادن آنچه تاریخمند است را بارت، اسطوره مینامد. به نظر وی زندگی اجتماعی مملو از اسطورههاست. اسطورهها، نظامهای معناییای هستند که نبایستی آنها را بدیهی و مسلم فرض کرد، بلکه اسطوره با طبیعی جلوه دادن آنچه تاریخی است، منافع گروهی را تامین میکند رویکرد تاریخمند بارت و تلاش او در جهت پرده برداشتن از منافع برخی نیروهای اجتماعی در فرهنگ عامه قابل توجه است. با همین رویکرد، مقاله حاضر به بازنمایی زن در فیلم «درباره الی... » اصغر فرهادی میپردازد تا به کشف معانی پنهان فیلم و آشکارسازی اسطوره بیکفایتی زن در لایههای معنایی این فیلم برسد. در این راستا مقاله حاضر در بخش رویکرد نظری با گذری بر مفهوم بازنمایی به شرح نظریه اسطوره بارت میپردازد. سپس همچون بارت که نشانهشناسی را روشی اساسی برای نقد ایدئولوژیک و کشف اسطوره میداند، این مقاله نیز به تحلیل نشانهشناختی فیلم «درباره الی...» میپردازد تا اسطوره فیلم و گفتمان سازنده آن را برملا سازد.
ملخص الجهاز:
"اسطورهها، نظامهای معناییای هستند که نبایستی آنها را بدیهی و مسلم فرض کرد، بلکه اسطوره با طبیعی جلوه دادن آنچه تاریخی است، منافع گروهی را تامین میکند رویکرد تاریخمند بارت و تلاش او در جهت پرده برداشتن از منافع برخی نیروهای اجتماعی در فرهنگ عامه قابل توجه است.
رویکرد بازنمایی اشاره به چیزی واقعی در جهان بیرونی دارد اما در پاسخ به این سوال اصلی که «آیا واقعیت امری قطعی و بدیهی است؟» تصور «انتقال» معانی را تصوری ساده نسبت به امور پیرامونی میداند و این فرض را مسلم میداند که واقعیت در رابطه با متن اجتماعی و فرایندهای ایدئولوژیک جاری در جامعه ساخته و درک میشود.
بارت تاکید میکند: «اگر کسی بخواهد یک طرح اسطورهای را به یک تاریخ عمومی پیوند بزند تا نشان دهد چگونه این طرح با منافع یک جامعه خاص مطابقت دارد- به طور خلاصه، برای گذشتن از نشانه شناسی و رسیدن به ایدئولوژی- باید یک نشانهشناس بود و عین اصل اسطوره را درک کرد» (بارت، 1973: 138 به نقل از استریناتی، 1380: 159).
این به آن دلیل بود که الی مقصر بود، نامزد داشت؛ با اینکه الی در تیتراژ آغازین فیلم حلقهاش را به صندوق صدقات میاندازد و راهی سفر شمال میشود و هر چند که نامزدی رسمی است برای آشنایی بیشتر دختر و پسر بدون آنکه هیچ تعهدی ایجاد کند.
در انطباق آنچه تاکنون گفته شد با مدل بارت میتوان مدل زیر را ارائه کرد: بارت (1380: 97) میگوید: «دلالت خود اسطوره است همانطور که نشانه سوسوری کلمه است»، در این فیلم نیز زن غایت اسطورهای که بازنمایی میشود، اسطورهای که آفریده گفتمان مردسالار است."